بار مالی زندگی کاملاً بر دوش مردان است. از آنجایی که مردان به گونهای آفریده شدهاند که میتوانند این بار را به دوش بکشند. اما زنان به گونهای آفریده نشدهاند که بتوانند چنین بار سنگینی را به دوش بکشند.
تقوا در امور جنسی (15) – زن ناشزه و عدم رعایت حقوق جنسی شوهر / هشدار در مورد غلو: اقدام قاطع امام رضا (ع) در برابر غالیان
مسئولیت تأمین هر آنچه که یک فرد در زندگی زناشویی نیاز دارد بر عهده مرد است. حتی کوچکترین باری از این مسئولیت بر دوش زن گذاشته نشده است. به همین دلیل است که مرد سرپرست قرار داده شده است. در آیه 34 سوره نساء آمده است:
ٱلرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍۢ وَبِمَآ أَنفَقُوا۟ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ ۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَانِتَٰتٌ حَافِظَٰتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ ۚ وَٱلَّٰتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهْجُرُوهُنَّ فِى ٱلْمَضَاجِعِ وَٱضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا۟ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
مردان بر زنان (معمولاً در نظام خانواده) مديريت دارند از آن رو كه خدابرخى از آنها را بر برخى ديگر برترى داده است و از آن رو كه اموالشان[براى زنان] هزينه مىكنند، بنابراين، زنان شايسته فرمانبردارند، حقوق [و اسرار] شوهرانشان را در غياب آنها حفظ مىكنند، به پاس اينكه خدا [حقوق آنها را] حفظ كرده است.و زنانى را كه از نافرمانى آنها [در اطاعت از شوهر] مىترسيد، [نخست] اندرز دهيد و [بعد] در خوابگاه ها از آنها دورى نماييد و [اگر سودى نبخشيد] آنها را تأديب كنيد. پس اگر شما را اطاعت كردند، ديگر بر [زيان] آنها راهى نجوييد كه بى گمان، خدا بلندمرتبۀ بزرگ است
بار مالی زندگی نیز کاملاً بر دوش مردان است. از آنجایی که مردان به گونهای آفریده شدهاند که میتوانند این بار را به دوش بکشند. اما زنان به گونهای آفریده نشدهاند که بتوانند چنین بار سنگینی را به دوش بکشند.
مفهوم صالح و فاسد
مسئولیتی که قرآن بر دوش زنان گذاشته است، صالح بودن است. دو کلمه در قرآن با هم استفاده شدهاند؛ ایمان و عمل صالح. صالح با فاسد مقایسه میشود. به عنوان مثال، اگر غذای مطابق با استانداردهای پخت و پز باشد، غذای صالح است. در غیر این صورت، فاسد است. محیط زیست در این فصل آلوده است. این آلودگی با معیاری سنجیده میشود که مشخص میکند چه مقدار ذرات معلق میتوانند در هوا باقی بمانند. اگر از این مقدار بیشتر شود، هوا آلوده است. به همین ترتیب، شخصیت یک فرد باید صالح باشد، یعنی شخصیت و عمل او باید همان چیزی باشد که خداوند توصیف کرده است. اگر نباشد، او فردی فاسد است.
هنگام انتخاب همسر چه ویژگیهایی باید در نظر گرفته شود؟
طبق این آیه، اولین ویژگی یک همسر این است که باید پرهیزکار باشد و این باید در زمان انتخاب همسر مشخص شود. این روزها، ما دختران فاسد را برای همسری پسران مان انتخاب میکنیم. اینها دخترانی هستند که با پسران به صورت آنلاین یا در جاهای دیگر رابطه برقرار میکنند و سپس به مرحله ازدواج میرسند. دختر فاسد کسی است که با مردی روابط نامشروع برقرار کرده است. هنگام انتخاب همسر، دو نکته را در نظر داشته باشید؛ اول، فرمان پذیر باشد، دومی صالحه باشد. همانطور که در خطبه قبلی ذکر شد، قانتات به زنانی گفته میشود که از نظر ذهنی آماده اطاعت هستند. بنابراین، شرط اول این است که او آماده زندگی با شوهرش در خانه او باشد. سپس باید صالحه باشد، اما این بدان معنا نیست که همه زنان صالحه آماده اطاعت از شوهران خود هستند. این امر به ویژه زمانی اتفاق میافتد که اعضای خانواده به زور همسری را انتخاب میکنند و فرزندانشان را به ازدواج میکشانند. شرط ازدواج این است که هم پسر و هم دختر رابطه را از صمیم قلب و نه فقط به صورت کلامی بپذیرند.
سپس ویژگی سوم، حافظة الغیب است، یعنی در غیاب شوهر از خانه او محافظت کند.
علل نشوز
زن نشوز کسی است که در برقراری روابط جنسی با مرد نافرمانی میکند. قرآن این کلمه را دو بار در یک متن به کار برده است که نشوز میتواند هم برای مرد و هم برای زن باشد. وقتی این اتفاق میافتد، زندگی زناشویی چگونه باید پیش برود؟ این نشوز در جامعه ما به وفور یافت میشود. زیرا رضایت هر دو زن و شوهر در ازدواج در نظر گرفته نمیشود، یعنی ازدواج آنها با آمادگی ذهنی انجام نمیشود. هر نسلی به آموزشی نیاز دارد چنانکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردم زمان خود را تربیت کرد و شخصیتهای پاکی را در آنها ایجاد کرد. در جامعه ما، شخصیت فرد در سایه آموزش و یادگیری شکل نمیگیرد. بلکه همانطور که علفهای هرز به طور طبیعی در مزارع رشد میکنند، شخصیت فرد به طور خودکار در جامعه ما پدیدار میشود. و به ویژه، آنها بیشتر در مسائل جنسی منحرف میشوند. اغلب کودکان درگیر سوء رفتار جنسی میشوند، اما والدین آن را پنهان میکنند و سعی میکنند سکوت کنند. به جای اینکه آنها را طبق قرآن تربیت کنیم، سعی میکنیم با دیدن آن با چشمان خود، چنین فسادی را بپوشانیم.
نشوز به عنوان عدم انجام حقوق زناشویی
نشوز در جامعه ما باکثرت وجود دارد. گاهی مرد ناشز است، یعنی حقوق زناشویی همسرش را انجام نمیدهد و گاهی زن ناشزه است، یعنی از انجام حقوق شوهرش غفلت میکند. بزرگترین و اساسیترین حق برای هر دوی آنها رابطه جنسی است. در جامعه ما، ما کمترین توجه را به حقوق داریم، در حالی که در غرب، توجه زیادی به حقوق میشود. در دین، مسئولیتها، وظایف و حقوق وجود دارد. برخی از علما میگویند هر جا مسئولیتی باشد، حقوقی نیز وجود خواهد داشت. از یک طرف، خداوند متعال مرد را سرپرست، یعنی اداره کننده امور، قرار داده است و از طرف دیگر، زن باید آماده اطاعت باشد. بنابراین، اگر زنی مطیع و درستکار نباشد و حقوق مرد را انجام ندهد، ناشزه است.
معنای لغوی نشوز
در زبان عربی، نشوز به معنای تپهای است که در دشتها (نه در مناطق کوهستانی) یافت میشود. قرآن این کلمه را با همان معنا در مقابل قنوت به کار برده است که به معنای آماده و مطیع بودن است. ظاهر شدن تپهها در مناطق کوهستانی دور از انتظار نیست، اما ظاهر شدن تپه در دشتها و مناطق مسطح دور از انتظار نیست. تپههای شنی در دشتها به دلیل باد و طوفان شدید تشکیل میشوند. قرآن همین معنا را در مورد رابطه زن و شوهر نیز به کار برده است. به عنوان مثال، اگر شخصی در یک جلسه آماده پذیرش هیچ مسئولیتی نباشد و بلند شود و برود، به این معنی است که آماده پذیرش مسئولیت نیست. به همین ترتیب، وقتی یکی از همسران از پذیرش مسئولیت زندگی زناشویی خود امتناع میکند، نشوز است. یعنی آنچه در زندگی زناشویی انتظار میرود این است که مرد سرپرست باشد و زن آماده ادای حقوق خود باشد، اما هر کس خلاف این عمل کند، ناشزه نامیده میشود. اگر دلیل واقعی مانند بیماری وجود داشته باشد، قابل قبول است. اگر زن و شوهر هر دو دلایل واقعی داشته باشند، اشکالی ندارد، اما اگر فقط در انجام حقوق خود بهانه میآورند، این نشوز است. این اساس واقعی مشکلات در زندگی زناشویی است، یعنی عدم تأمین حقوق زناشویی. زن باید حقوق مرد و اول از همه، حقوق جنسی مرد را که باید انجام دهد، ادا کند.
روابط نامشروع و خیانت عاطفی
روابط نامشروع برای زن و مرد، چه متأهل باشند و چه نباشند، در جامعه ما خیلی رواج پیدا کرده است. اگر مرد متأهل با زن دیگری رابطه داشته باشد، گاهی وانمود میکند که خواهر و برادر هستند. کسانی که چنین روابطی دارند، زمان زیادی را صرف مکالمات جنسی میکنند و بسیاری از اوقات حتی یکدیگر را لمس نمیکنند. پسرعموها معمولاً دورهمیهای شاد را با هم جشن میگیرند. آنها از کلمات و نگاههای یکدیگر لذت میبرند. زن باید با یک مرد نامحرم مانند یک غریبه رفتار کند. او نمیتواند چنین چیزهایی بگوید یا چنین روابطی داشته باشد. اما همین مردان و زنان حتی در بسیاری از موارد با شوهران یا همسران خود درست صحبت هم نمیکنند. با وجود ماندن در یک خانه، غذا خوردن آنها روی یک سفره و خوابیدن در یک اتاق خواب، رابطه آنها سرد است. این همان بیگانگی و نشوز است که قرآن در این آیه به آن اشاره میکند.
پیامدهای نشوز و ناپایداری در روابط زناشویی
پس راه حل چیست؟ قرآن راه حل را نیز بیان کرده است. وقتی مردی با زنی بدرفتاری میکند، اگر زن از خانوادهای مدرن باشد، آشکارا میگوید: «به من نزدیک نشو». اما در بیشتر موارد، زن از روی شرم این را نمیگوید، اما در عمل حقوق خود را ادا نمیکند. اگر این بیگانگی بین آنها ایجاد شود، به خصوص وقتی زن این کار را میکند، انتظار نداشته باشید که مرد منتظر عادی شدن او بماند. او به دنبال گزینههای دیگری خواهد بود. مرد طول نمی کشد که به سمت کارهای نامشروع برود و خیلی زود لغزش میکند و زن به دلیل حیا زود دنبال این کار نمی رود. زن نباید این توجیه یا فرصت را به مرد بدهد. زن باید یاد بگیرد که مرد چگونه از روابط دیگران لذت میبرد و باید در روابط مشروع خود نیز همین کار را انجام دهد. در روابط قبل از ازدواج، مرد برای دوست دخترش هدیه میخرد و از زبان نرم و عاشقانه استفاده میکند. اما بعد از ازدواج، همه اینها را فراموش میکند. چرا این کار را بین زن و شوهر انجام نمیدهید؟ زن و شوهر باید همانطور که دوست دارند با دیگران عاشقانه صحبت کنند، با یکدیگر نیز عاشقانه صحبت کنند.
مفهوم تمتع و لذت متقابل
کلمه دیگری در قرآن برای رابطه بین زن و مرد استفاده شده است که تمتع نام دارد. این کلمه به لذتی اشاره دارد که حق زن و مرد است که برای یکدیگر فراهم کنند. او زنی را برای تمتع به عقد خود درآورده است و کلمه متعه از همین جا آمده است. زن و مرد باید محیطی دلپذیر برای یکدیگر فراهم کنند. اگر این کار را نکنند، طبیعتاً انسان به لذت نیاز دارد، بنابراین به اینترنت، همسایه و جاهای دیگر میرود. و در آنجا به دنبال لذتی خواهد بود که حرام و نامشروع خواهد بود.
خطبه دوم
منبع تقوا قرآن کریم، پیامبران و ائمه اطهار (ع) است. و برجستهترین و رفیعترین برج تقوا، امیرالمؤمنین علی (ع) است. حکمت، حکومت، شخصیت و اعمال او مظهر تقوا است. او هر جنبهای را برای حفظ امت توضیح داده است.
در میان سخنان او، در حکمت ۱۱۷، این جمله وجود دارد:
دو نفر به خاطر من هلاک میشوند: کسی که در دوست داشتن افراط و غلو میکند، و کسی که در دشمنی افراط میکند.
همانطور که گفته شد، فقط امیرالمؤمنین میتواند این را بگوید. به غیر از او، هیچ رهبر سیاسی، اجتماعی، مذهبی، مسلمان یا غیرمسلمانی وجود ندارد که بگوید دوستداران ما هم میتوانند هلاک شوند. به طور کلی، همه رهبران این را میگویند: پیروان ما به هر قیمتی نجات خواهند یافت. اما امیرالمؤمنین فرمود: اگر در دوست داشتن من افراط کنید، شما هم هلاک میشوید – همانطور که کسانی که از من متنفرند هلاک میشوند.
اهل بیت (ع) به وضوح این خطر را برجسته کردند. علامه مجلسی (رحمه الله علیه) در بحار الانوار (جلد ۲۵) یک فصل کامل در مورد غالیان و مبارزه امامان (ع) با آنها و اقداماتی که امامان برای محافظت از شیعیان خود در برابر غلاة انجام دادهاند، گردآوری کرده است.
روایت مورد بحث، حدیث بیستم است که از امام رضا (ع) نقل شده است. امام رضا (ع) فرمودهاند که امیرالمؤمنین (ع) فرمودند:
مرا از دایره عبودیت خارج نکنید، مرا از حد بندگی فراتر نبرید.
یعنی مرا به مرتبه الوهیت نرسانید. از من به گونهای یاد نکنید که بنده بودن مرا نفی کند. اما فضایلی را که ذکر میکنید، ذکر کنید که بندگی مرا نفی نکند. سپس مردی برخاست و به امام رضا (ع) گفت:
ای پسر رسول، خدا را به ما معرفی کن
امام رضا (ع) صفات خداوند متعال را توصیف کرد.
مرد پس از شنیدن سخنان، گفت:
ای فرزند رسول، در میان کسانی که ادعای پیروی از شما را دارند، کسانی هستند که میگویند صفاتی که شما برای خداوند توصیف کردید، صفات علی است و میگویند علی خداوند، پروردگار جهانیان است.
راوی میگوید:
وقتی امام رضا (ع) این را شنید، شانههایش لرزید و عرق از صورت مبارکش جاری شد.
سپس فرمود:
سبحان الله، سبحان الله، سبحان الله از آنچه این ظالمان و کافران درباره خداوند میگویند.
سپس فرمود:
آیا علی (ع) در میان خورندگان غذا نمیخورد؟ آیا در میان نوشندگان آب نمینوشید؟ آیا در میان ازدواجکنندگان ازدواج نمیکرد؟ آیا فرزندانی مانند فرزندانشان نداشت؟ آیا در میان گویندگان سخن نمیگفت؟ آیا نماز نمیخواند؟ آیا رکوع نمیکرد؟ آیا سجده نمیکرد؟ آیا ازدواج کردن و انجام اعمال انسانی مورد قبول خداوند است؟ پس همه شما میتوانید خدا باشید، زیرا شما میخورید، مینوشید و ازدواج میکنید.» مرد گفت: «ای پسر رسول خدا، میگویند وقتی علی (ع) معجزاتی نشان داد که جز خدا کسی نمیتواند نشان دهد، ثابت شد که او خداست.»
امام رضا (ع) پاسخ داد:
معجزاتی که از علی (ع) ظاهر میشد، افعال خداوند متعال بود، نه افعال هیچ مخلوقی. وقتی او معجزاتی را نشان میداد، این فعل خداوند از طریق او بود.
وی در ادامه گفت:
وقتی علی (ع) صفات انسانی را نشان میداد، مردم شک میکردند و وقتی معجزات ظاهر میشد، شروع به غلو میکردند. آنها در شک بودند زیرا تفاوت بین افعال خداوند و افعال بنده را درک نمیکردند.
امام فرمود:
پیامبران نیز معجزاتی نشان میدادند – آیا مردم آنها را خدا مینامند؟ نه، معجزات افعال خداوند بودند که از طریق پیامبرانش نشان داده میشدند.
سپس امام رضا (ع) فرمود:
غالیان نفهمیدند که جهل آنها را به غلو سوق داد، ستایش بیش از حد آنها از علی (ع) آنها را به انحراف کشاند. بنابراین، آنها کافر و گمراه هستند. زیرا با این عمل، خداوند را تحقیر کردهاند. آنها جلال و عظمت او را کاهش دادهاند.
او توضیح داد که خداوند متعال به علی (ع) معجزاتی عطا کرده است تا مردم مقام او را بشناسند، از دستورات او اطاعت کنند و از او پیروی کنند. اما این کرامات و معجزات او را به مقام خدایی نمیرساند. سپس امام رضا (ع) مثالی زدند:
پادشاهی که مردم منتظر او هستند، فرستادهای را پیشاپیش خود با گروهی و هدایایی میفرستد. مردم این فرستاده را پادشاه میدانند و تاج پادشاهی را بر سر او میگذارند. آنها او را با احترام یک پادشاه گرامی میدارند. وقتی پادشاه واقعی میآید، از او روی میگردانند، زیرا دلهایشان به این فرستاده بسته است. این است حال کسانی که علی را خدا میدانند و خدای واقعی را نمیشناسند.
وی افزود:
مردم آنچه را که خداوند به علی داده بود – معجزات، شجاعت، علم – دیدند و به افراط گراییدند و علی (ع) را خدا دانستند.
سپس امام فرمود:
ای مردم، به من بگویید، مجازات کسی که خادم را پادشاه بداند چیست؟
پاسخ دادند:
او سزاوار مجازات است.
امام فرمود:
شما خودتان قضاوت کردهاید، این افراد با مجازات خداوند روبرو خواهند شد، زیرا بنده او را با او برابر دانستهاند.
سپس امام رضا (ع) به روشنی فرمود:
علی و فرزندانش والاترین بندگان هستند، آنها مخلوقاتند، هیچ قدرتی جز آنچه خداوند به آنها میدهد، ندارند، آنها بر زندگی، مرگ، رستاخیز، تنگی، وسعت، حرکت یا سکوت تسلط ندارند مگر آنچه خداوند به آنها میدهد، هر کس آنها را به جای خدا به خدایی گیرد، از کافران است.
سپس فرمود:
اما این مردم به دلیل لجاجتشان، او را رها نکردند و در طغیان خود لجاجت ورزیدند، آرزوهایشان نقش بر آب شد، آرزوهایشان تباه شد، در عذاب دردناکی گرفتار شدند.
امام رضا (ع) فرمود: ای مردم! علی و فرزندانش بندگان خدا هستند، نه خدا، آنها فقط آنچه را که خدا به آنها سپرده است، دارند، پروردگارشان برتر از صفات مخلوقات است، هر کس یکی از آنها را به عنوان خدا در کنار خدا قرار دهد، کافر و گمراه است.
