امروز، غزه و فلسطین نمونه زندهای در برابر چشمان ما هستند. تاریخ را فقط میتوان خواند و تحلیل کرد، اما رنج نسل امروز را میتوان در برابر چشمان دید، زندگی آنها، مبارزات و واکنشهایشان، زوال اخلاقی بشریت مدرن را آشکار میکند.
تقوا در امور جنسی (۱۲) – ازدواجها باید آسان شوند/ هدف از استقرار نیروهای حافظ صلح در غزه، نابودی حماس است
قوای جنسی و هدف ازدواج
قوای جنسی در انسان ذاتی است و به مرور زمان پخته تر میشود. راه حل تنظیم این قوه، نکاح است، نکاح به این معنی که زن و مرد باید با یکدیگر ادغام شوند و شخصیتهایشان در یکدیگر ضم شوند. هدف از این اتحاد، دستیابی به آرامش است. زن و شوهر در این رابطه آرامش مییابند و وقتی این اتفاق میافتد، دو هدیه محبت و رحمت از جانب خداوند به آنها میرسد.
قدرت طبیعی میل جنسی
همه انسانها، به جز دیوانگان و بیماران، به طور طبیعی از قوای جنسی برخوردارند. این قوا را نمیتوان نادیده گرفت یا بدون کنترل رها کرد. این نیروی قدرتمندی است که فرد را به سمت خود میکشد. از نظر ظاهری، برخی افراد را میبینیم که هیچ توجهی به نیازهای جنسی خود ندارند، گویی چنین فکری در آنها وجود ندارد. و آنها ازدواج را نادیده میگیرند، اما در واقع آنها گرایش جنسی خود را نادیده نگرفتهاند، بلکه اسیر آن شده اند فقط آن را از دیگران پنهان کردهاند، زیرا این یک میل طبیعی است که ناگزیر به وجود میآید.
تمایل جنسی همانند گرسنگی است که عمدی نیست، به طور طبیعی فرد را چنان تحت الشعاع قرار میدهد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. نیاز و میل جنسی حتی از گرسنگی قویتر است و در هیچ حالتی نمیتوان آن را نادیده گرفت. کسانی که ازدواج نمیکنند، سعی میکنند میل جنسی خود را به روشهای مختلف از بین ببرند، که یکی از آنها خودارضایی است، با این تصور که روشی ایمن و ارزان است.
با این حال، در درازمدت، اثرات آن بر ذهن و بدن قابل مشاهده است و فرد قربانی بسیاری از فجایع میشود. این امر پس از ازدواج آشکارتر میشود، زمانی که چنین فردی متوجه میشود که خود را نابود کرده است. همچنین افرادی وجود دارند که حتی پس از ازدواج، زندگی جنسی خود را طبق هدایت خداوند اداره نمیکنند. در عوض، به منابع دیگری مانند رسانه، فیلم و سایتهایی مبتنی بر محتوای جنسی روی میآورند. امروزه بیشتر محتوای رسانهای ماهیت جنسی دارد.
حتی در پاکستان، ایران و همه جا، اگر بررسی کنیم که مردم بیشترین چیزی را که تماشا میکنند، محتوای جنسی است. این نشان میدهد که مردم از طریق آن به دنبال آرامش هستند. آنها همچنین از این منابع برای رفع نیازهای خود راهنمایی میگیرند.
نادیده گرفتن راهنماییهای دینی و پیروی از تأثیر رسانهها
علمای اسلامی بحث در مورد راهنماییهای دین برای مسائل جنسی را خجالتآور دانستهاند، در حالی که دیگران آن را آشکارا و بدون هیچ ملاحظهای بیان کردهاند تا همه بتوانند به راحتی به آن دسترسی داشته باشند. بنابراین، با وجود راه حل دینی، آن نادیده گرفته میشود و مردم به منابع دیگر روی میآورند.
پس مردم از فیلمها و سریالهایی که مضامین اصلی آنها عشق، محبت و شهوت است، راهنمایی میگیرند. حتی اگر داستان شامل چنین عناصری نباشد، شخصیتهای این فیلمها به عنوان تبلیغات آشکار جنسی عمل میکنند که باعث برانگیختن امیال جنسی مردم میشوند. این محتوای ویدیویی – فیلمها، سریالها و رسانههای اجتماعی – به منبعی برای ارضای جنسی مردم تبدیل شده است.
تحریک فرهنگی و اجتماعی
منبع دوم، فرهنگ اجتماعی ماست. مردم در عروسیها لباسهای نیمه عریان و سکسی میپوشند. زنان برای شرکت در مراسم هزاران روپیه برای آرایش هزینه میکنند که فضایی تحریک جنسی ایجاد میکند. در بازارها، نحوه لباس پوشیدن زنان هنگام خروج از خانه – لباسهای تنگ، آرایش روشن و جلب توجه کننده – نشاندهنده تمایل آنها به دیده شدن توسط همه است زیرا زنان تمایل طبیعی به خودنمایی دارند.
همین امر در مورد مردان نیز صدق میکند، اگرچه زنان به طور طبیعی تمایل بیشتری به نمایش ویژگیهای خود دارند. به عنوان مثال، در تمام هنرهای نمایشی – فیلم، نمایشنامه، نمایشهای صحنهای – زنان نقش اصلی را ایفا میکنند. توانایی خودنمایی در زنان ذاتی است. به مردان این آموزش داده میشود، ذاتی نیست. به همین دلیل است که حجاب برای زنان واجب است تا بتوانند از چنین مواجههای جلوگیری کنند.
برعکس، مردان جذب زنان میشوند و با دیدن، گوش دادن یا صحبت کردن با زنان آرامش پیدا میکنند. انسان از هر فرصتی برای برآورده کردن نیازهای جنسی خود استفاده میکند. خداوند سیستم کاملی برای تنظیم این امر ایجاد کرده است، اما افراد مذهبی این موضوع را نادیده میگیرند و به مردم راهنمایی درستی ارائه نمیدهند.
وجود بیماری مانند «نبذ» در یک جامعه دینی
قرآن کریم کلمه «نبذ» را برای یک بیماری اجتماعی موجود در یک جامعه دینی به کار برده است. ﴿وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ﴾ بقره ۱۰۱
نبذ به معنای دور انداختن چیزی بیفایده و بیهوده است. قرآن میگوید که آنها هدایت خدا را بیفایده و بیهوده تصور نموده آن را دور میاندازند.
ما دین خدا را نیز به همین ترتیب به عنوان غیرضروری و بیهوده دور انداختهایم. نشانه این امر این است که ما تمام نظام جنسی را که خداوند وضع کرده است، کاملاً دور انداختهایم، اگرچه جنبه جنسی هنوز بر همه چیز غالب است، ما آن را دور نینداختهایم. گویی کسی قفسی برای سگی هار ساخته باشد و شخصی آمده و آن قفس را دور انداخته و سگ را رها کند. این کاری است که ما انجام دادهایم.
خداوند برای این قوه جنسی، نظامی از تقوا، عفت و ازدواج آفریده است، اما ما آن را رها کردهایم. در نتیجه، مردم برای مدیریت امور جنسی خود به ابزارهای دیگری روی آوردهاند. این از این واقعیت آشکار میشود که دشوارترین چیز در جوامع مسلمان امروز، ازدواج است.
مشکلات در امر ازدواج
اولین مشکل بزرگ این است که آیا ازدواج کنیم یا نه. جامعه و خانواده ما موانعی در این تصمیم هستند. وقتی کسی میخواهد ازدواج کند، همه مانعی بر سر راه او میشوند.
مشکل بعدی این است که کجا ازدواج کنیم. معیارهای انتخاب همسر آنقدر اشتباه تعیین شده است که ازدواج کردن دشوار میشود.
حتی پس از انتخاب، مشکل دیگری پیش میآید، چه زمانی ازدواج کنیم. برخی افراد تصمیم میگیرند فقط زمانی ازدواج کنند که والدینشان پیر شوند و به عروس نیاز داشته باشند تا از آنها مراقبت کند. در چنین شرایطی، آنها به جای همسر، به دنبال پرستار برای پسرشان میگردند.
مشکلات سیستم خانواده مشترک
مشکل دیگر، سیستم خانواده مشترک است که در آن تمام اعضای خانواده در یک خانه زندگی میکنند. این مدل یک زمانی برای همکاری اجتماعی ضروری بود، اما در عصر حاضر بسیار مضر شده است. خانوادههایی که سعی در حفظ آن دارند، روزانه با درگیریهایی روبرو میشوند – دعواهای توهینآمیز از صبح تا شب، و به دنبال آن تلاش برای آتشبس.
در چنین خانوادههایی، تمام بار خانه بر دوش تنها یک دختر است که تازه ازدواج کرده است. او با پسر ازدواج میکند، اما بقیه – مادر شوهر، پدر شوهر و دیگران – شروع به کنترل او میکنند. خانواده مجبور نیستند نقش شوهر را تغییر دهند، اما آنها مدام نقش زن را تغییر میدهند. خداوند یک سیستم ساده برای اداره زندگی روزمره وضع کرده است، اما ما آن را دشوار کردهایم.
در خانوادههای بزرگ، حتی تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی بپزند به یک مشکل بزرگ تبدیل میشود. گرسنگی تا زمان ناهار افزایش مییابد و وقتی هنوز تصمیمی گرفته نشده است، مشاجرات آغاز میشود. در برخی موارد، شوهران یا پسران حتی همسران یا مادران را به دلیل آماده نبودن غذا به موقع کشتهاند. وقتی گرسنگی غلبه میکند، فرد کنترل خود را از دست میدهد. خداوند راه سیر کردن گرسنگی را آسان قرارداده است – همانطور که کودک آزادانه شیر مادر خود را دریافت میکند – ازدواج نیز باید برای تنظیم نیازهای جنسی آسان باشد.
نادیده گرفتن معیار الهی در ازدواج
روایات بیان میکنند که اگر کسی مورد خواستگاری را که مطابق با معیار خداوند است رد کند، و طبق معیار خود ازدواج کند، آن زوج عامل نابودی آن خانواده خواهند شد.
این روایت که از امام صادق (ع) نقل شده است، بیان میکند که وقتی شخصی مورد قابل اعتمادی را که مطابق با معیار اسلامی است رد میکند و برای ازدواج به دیگران متکی است، خداوند متعال آن خانواده را از طریق آن شخص نابود میکند.
الگوی اهل بیت (ع) و منافقت پیروان انان
مرحله اول ازدواج باید آسان شود. ما ادعا میکنیم که پیرو اهل بیت (ع) هستیم، اما اعمال ما، به ویژه رویکرد ما به ازدواج، نشان میدهد که ما اصلاً پیرو اهل بیت (ع) نیستیم. ما حتی راهنماییهای آنها را در پوشش و ظواهر خود مان نادیده میگیریم.
حداقل طبق معیارهای اهل بیت (ع) ازدواج کنید. آنها ازدواج را ساده کردند، اما ما از پیروی از راه آنها احساس توهین میکنیم. اخیراً، دختر یک فرمانده انقلابی و شخصیت بزرگ ایران به شیوهای نادرست و ناشایسته ازدواج کرد که همه را شوکه کرد و جنگ بین ایران و اسرائیل به اندازه این ازدواج به ایران آسیب نرساند.
او جزو ده چهره برتر انقلابی بود، اما اقدامات دخترش باعث بیآبرویی بزرگی شد. این آسیب از هر موشکی از آمریکا و اسرائیل بیشتر بود. دوستداران انقلاب ایران از دیدن تفاوت بین ظاهر و باطن انقلابیون ناامید شدند. خدا منافقان را رسوا میکند – چنین اقداماتی باید محکوم شود.
اسرائیل و عوامل دشمن از این ازدواج علیه انقلاب سود زیادی بردهاند، در حالی که حتی یک ریال از اسرائیل برای این ازدواج هزینه نشده است. این پول توسط این مقام عالی رتبه ایران خرج شد و با خرج کردن پول، خود را در سراسر جهان رسوا کرد. اگر او ازدواج را طبق روشهای اهل بیت (ع) ترتیب داده بود، با چنین تحقیری روبرو نمیشد.
سادگی ازدواجهای پیامبر و اهل بیت
ازدواجها باید بر اساس معیارهای الهی ساده شوند و نه بر اساس آداب و رسوم خودساخته ما. به طوری که حتی مخالفان اهل بیت (ع) نتوانند از آنها ایراد بگیرند. اهل بیت (ع) با افراد عادی ازدواج کردند و خداوند این انوار را از طریق همین زنان عادی به جهان فرستاد.
اگر مادران ائمه اطهار (ع) را مورد مطالعه قرار دهید، خواهید دید که آنها زنانی از خانوادههای معمولی هستند. همین طور همسران پیامبر اکرم (ص) زنان عادی با شخصیت والا بودند و ازدواجهای آنها ساده بود.
ازدواج امام علی (ع) بسیار ساده بود. پیامبر (ص) از او خواست که دخترش را به ازدواج او درآورد، حتی پولی برای جهیزیه نداشت. امام علی (ع) فقط یک شتر، یک شمشیر و یک زره داشت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ایشان فرمود که زرهی خود را بفروشد و پول آن را صرف عروسی خود کند و با آن پول، لوازم منزل خود را نیز خریدند. کسی گفته بود که شریفترین مرد در سادهترین خانه ازدواج میکند.
امروزه عروسیهای ما نمایش بزرگی از اسراف است. سرو سیصد غذا در عروسیها دیوانگی است. وقتی پسر امبانی(تاجر هندی) چنین عروسی داشت، نمونهای از یک سیستم ظالمانه را به نمایش گذاشت. آیا مؤمنان باید از او پیروی کنند؟ ما نام اهل بیت (علیهم السلام) را میبریم اما راه آنها را اتخاذ نمیکنیم.
اگر واقعاً آنها را دوست داریم، باید حداقل یک عروسی مانند آنها داشته باشیم. حتی پس از ازدواج، از روز اول، سیستمی برای چگونگی زندگی وجود دارد – سیستمی که خداوند مقرر کرده است. باشد که خداوند به ما توفیق پیروی از تعلیمات آسمانی خودش را عطا کند.
خطبه ۲
تقوا یک اقدام حفاظتی است که توسط خداوند متعال برای محافظت از زندگی انسان ساخته شده است. زندگی بدون تقوا جوهر انسانی خود را از دست میدهد زیرا وقتی زندگی ناامن میشود، اولین چیزی که از بین میرود خود انسانیت است.
غزه و فلسطین نمونههای زندهای از نابودی بشریت هستند
ما در زمان خود شاهد این واقعیت هستیم و تاریخ نیز گواه آن است که هرگاه ملتی تصمیم میگیرد بدون تقوا زندگی کند، چه ادعای ایمان داشته باشد چه نداشته باشد، زندگیاش غیرانسانی میشود.
امروز، غزه و فلسطین نمونه زندهای در برابر چشمان ما هستند. تاریخ را فقط میتوان خواند و تحلیل کرد، اما رنج نسل امروز را میتوان در برابر چشمان دید، زندگی آنها، مبارزات و واکنشهایشان، زوال اخلاقی بشریت مدرن را آشکار میکند.
امروز، بزرگترین آزمون بشریت، فلسطین و غزه است. اگرچه ظلم چیز جدیدی نیست، اما وحشیگری اخیر ظالمان و متجاوزان، ریاکاری جهان را آشکار کرده است. آنها به مدت دو سال مرتکب نسلکشی شدند – هفتاد هزار فلسطینی، از جمله بیست و دو هزار زن و کودک را کشتند – و اکنون اعلام صلح میکنند. قاتلان بیگناهان اکنون پرچم صلح را به اهتزاز درآوردهاند و کسانی که به ارتکاب نسلکشی کمک کردند، اکنون در این روند صلح دروغین در کنار آنها ایستادهاند و به جنایات خود افتخار میکنند، گویی که به بشریت لطفی کردهاند.
وقتی نخست وزیر یک کشور مسلمان به یک قصاب، یک قاتل، یک مستبد میگوید: «به خاطر شما، صلح در جهان برقرار شده است و ما از خدا میخواهیم که شما را زنده نگه دارد» و سپس او را برای جایزه صلح نوبل نامزد میکند، نشان میدهد که نسلکشی به دلیلی برای افتخار و پاداش تبدیل شده است.
نیروهای حافظ صلح در غزه قصد نابودی حماس را دارند
اخیراً، ترامپ اعلام کرد که اگر حماس به توافق پایبند نباشد، ما آن را نابود خواهیم کرد. دو روز بعد، او اعلام کرد که نیروهای قدرتمند اسلامی متحد با ایالات متحده قول دادهاند که به نابودی کامل حماس کمک کنند. معاون رئیس جمهور او مجدداً تأکید کرد که نیروهای مسلمان خاورمیانه و سایر کشورهای قوی آمادهاند تا تحت پوشش «نیروی حافظ صلح» وارد غزه شوند، سلاحهای حماس را تصرف کنند، تونلهای آن را نابود کنند و کارخانههای سلاح آن را برچینند.
اینها شایعات نیستند، بلکه اظهارات رسمی هستند که در رسانههای آمریکایی و پاکستانی، جلسات توجیهی کاخ سفید و پستهای خود ترامپ ثبت و منتشر شدهاند. همین دیروز، کابینه اسرائیل رسماً الحاق کرانه باختری، جایی که محمود عباس حکومت میکند، را تصویب کرد. نخست وزیر پاکستان و پانزده کشور دیگر این تصمیم را محکوم کردند، اما ترامپ گفت که اگر اسرائیل پیش برود، کمکهای آمریکا قطع خواهد شد.
در همین حال، همان بیست و دو کشور، از جمله پاکستان، بیشرمانه در شرمالشیخ جمع شدند و اطاعت خود را از ستمگران نشان دادند. مقامات هشت کشور مسلمان حتی با ترامپ ملاقات کردند و پیشنهاد پاداش به اسرائیل و حمایت از طرح او برای سرکوب مقاومت در غزه را دادند.
تلاش کشورهای مسلمان برای نابودی حماس
یک نویسنده آمریکایی، باب وودوارد، در کتاب خود درباره جنگ غزه فاش کرده است که پس از عملیات “طوفان الاقصی”، هنگامی که وزیر امور خارجه آمریکا از پایتختهای کشورهای عربی (مصر، قطر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی) بازدید کرد، حاکمان عرب شکایت کردند: “ما مدتهاست که به شما میگوییم که نگذارید حماس زنده بماند، حماس نه تنها تهدیدی برای اسرائیل، بلکه برای دولتهای خودمان نیز هست، پس حماس را به سرعت از بین ببرید.”
بنابراین بمباران وحشیانه آغاز شد. حتی پس از کشتارهای جمعی، اسرائیل به شکست خود در نابودی حماس اعتراف کرد و از متحدان مسلمان خود برای مداخله نظامی درخواست کرد. این نیروهای «اسلامی» که ادعا میکنند نماینده اسلام هستند، اکنون در حال آماده شدن برای نابودی ویرانههای باقیمانده غزه هستند.
این انسانیت امروز است – انسانیت بدون تقوا. اینها ملتهای مسلمان بیصداقت هستند و در طرف دیگر نتانیاهو و ترامپ قرار دارند. چه تفاوتی بین این دو وجود دارد؟ بدون تقوا، انسانیت نابود میشود.
استانداردهای دوگانه و ریا
دولت پاکستان قرآن را بالا میبرد تا ادعای همبستگی با فلسطین را اثبات کند، در حالی که اعمال آنها اتحاد با ترامپ و اسرائیل را آشکار میکند.
این مانند ضربالمثل فارسی است:
دزدی در حالی که مرغ دزدیده شدهای را زیر بغل خود حمل میکرد و دم آن نمایان بود، دستگیر شد. وقتی با او روبرو شدند، به خدا قسم خورد که آن را ندزدیده است. صاحب مرغ پاسخ داد: «آیا باید سوگند تو را باور کنم یا دم مرغ را؟»
به همین ترتیب، دولت پاکستان با فلسطین بیعت میکند در حالی که «دم مرغ» (اتحاد آن با ترامپ) برای همه آشکار است.
اگر آنها صادق هستند، اکنون از کرانه باختری که ادعا میکنند از آن حمایت میکنند، محافظت کنند – زیرا غزه قبلاً فروخته شده است. یا این توافق به اصطلاح صلح را واقعاً اجرا کنید یا آن را رها کنید و آشکارا در کنار فلسطین بایستید.
