نباید بگذاریم ظلم به حق تبدیل شود. آنها میخواهند مظلوم را در اشتباه نشان دهند. اکنون باید صدای خود را بلند کنیم و ظالمان را ظالم و مظلومان را مظلوم اعلام کنیم. باید این پیام را به کسانی که وجدان بیدار دارند برسانیم که با وجود ظالم بودن، نمیتوانند لباس مظلومان را بپوشند.
تقوا در امور جنسی (۱۱) – عشق و رحمت دو موهبت الهی ازدواج هستند/ پاکستان اسرائیل را خواهد پذیرفت؛ مردم نباید ننگ را بپذیرند
مسائل جنسی مهمترین بخش زندگی انسان است که نیازی به اثبات ندارد زیرا اموری بسیار واضح و قابل فهم هستند. بنابراین، نیازی به توضیح چنین چیزهایی که واضح و مبرهن هستند، نیست. در نظام زندگی که خداوند متعال آفریده است، قوای جنسی به طور طبیعی در ساختار انسان حفظ شده است و این قوه نعمت بزرگی است.
مردمی که امروزه در جهان وجود دارند، به دلیل همین قوای جنسی هستند. بنابراین، وجود این چیز در درون انسان نقص نیست، بلکه کمال و حکمت و وسیلهای برای پیشرفت نسل بشر است. بنابراین، با توجه به قدرتی که در این قوه یافت میشود، باید سازماندهی، کنترل و جهتدهی صحیح شود. علمای اخلاق میگویند که اسلام در مورد همه امور زندگی انسان، حتی در زمینه رفتن به دستشویی، آداب و قوانینی دارد. بنابراین، چگونه ممکن است چنین عنصر بزرگی بدون هدایت رها شود؟ در حالی که این قوه تأثیرات زیادی بر زندگی انسان دارد.
ضابطه ای الهی برای قوای جنسی
طرحی که خداوند برای تنظیم قوای جنسی ارائه داده است، تقوا، ازدواج و عفت است. تقوا روش کلی است و برای رسیدن به تقوا به ازدواج و زناشویی نیاز داریم. و اگر ازدواج امکانپذیر نباشد، راه عفت در پیش گرفته خواهد شد. ازدواج طرح الهی برای تنظیم امور جنسی است.
اولین اصل برای محافظت از قوای جنسی، محافظت از اندامهای تناسلی است که برای افراد در همه سنین به جز کودکان بسیار خردسال که متمایز نیستند، مشترک است. دومین دستور و اصل، ازدواج است که به آن نکاح میگویند و قبلاً توضیح داده شده است. این بدان معناست که هم زن و هم مرد شخصیت خود را در یکدیگر ادغام میکنند.
ازدواج به عنوان یک نشانه الهی
ازدواج آداب خاصی دارد و خداوند متعال در آیات 20 و 21 سوره روم آن را یک نشانه الهی اعلام کرده است.
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ {20}
و از نشانه هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراكنده شديد
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ {21}
و از نشانه هاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مى انديشند قطعا نشانه هايى است
از جمله نشانههای خداوند این است که پس از خلقت، از نوع خودتان همسرانی آفرید. اولین نشانه بزرگ خداوند که در این آیات ذکر شده، آفرینش انسان از گل است، سپس دومین نشانه بزرگ، ازدواج است. خداوند ازدواج را نشانه خود قرار داده است، اما ما به راحتی آن را نادیده گرفتیم. طبق قرآن، همسران همه نشانههای خداوند هستند تا بتوانید با آنها به آرامش برسید.
آرامش در ازدواج به معنای آرامش عاطفی است
انسان بدون ازدواج به آرامش نمیرسد. وقتی انسان جوان میشود، در آغوش مادر یا پدرش به آرامش نمیرسد. بلکه محل آرامش و سکونی که خداوند برای او آفریده است، ازدواج است. انسان در زندگی به شدت به آرامش نیاز دارد و اگر آرامش پیدا نکند، مضطرب میشود.
اگر برای کودک بستر راحتی فراهم نکنیم، کودک گریه میکند؛ به همین ترتیب، یک مرد جوان نیز به گهواره آرامش نیاز دارد که همسر اوست. پس هدیهای که خداوند پس از ازدواج به زوجین میدهد، «مودت» (عشق، محبت) و «رحمت» (مهربانی) است – همانطور که مردم هنگام شرکت در مراسم عروسی هدیه میدهند. دوستان و اقوام همیشه باید هدیه بدهند زیرا این کار دلها را نرم میکند و شک و تردیدها را از بین میبرد.
اگر زنی برای مردی آرامش و آسایش فراهم کند، هیچ مردی از خانه فرار نمیکند زیرا این یکی از اهداف اصلی ازدواج است.
مواهب الهی: مودت و رحمت
ما در حال ارائه طرح نوشتاری از زندگی انسان و ازدواج هستیم. اما خداوند متعال نقشهای سهبعدی از آن ارائه داده است که ابعاد جسمی، معنوی و اجتماعی هر جنبه از زندگی را نشان میدهد.
وقتی ازدواج صورت میگیرد، زوجین موهبت مودت و رحمت را از جانب خداوند دریافت میکنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز سعی در انجام همین کار داشت – او این ویژگیها را در دو قبیله اوس و خزرج در مدینه ایجاد کرد.
در جامعه امروز ما، عشق و محبت اغلب به عنوان رابطهای بین زن و مرد قبل از ازدواج بیان میشود که ما آن را “ازدواج عاشقانه” مینامیم. اما خداوند میگوید که این عشق پس از ازدواج داده و برقرار میشود.
عشق گمراهکننده و معنای واقعی عشق الهی
ما بحث خود را در مورد این موضوع با آیه سوره هود در مورد همجنسگرایی آغاز کرده بودیم که خداوند در مورد آن به کسب تقوا دستور داده است. بنابراین، اگر مانند همجنسگرایان، مردی عاشق مردی شود، آیا این عشق واقعی محسوب میشود؟ این شهوت است، نه عشق. به همین ترتیب، عشق قبل از ازدواج نیز شهوت است، نه عشق واقعی. عشق واقعی توسط خداوند پس از ازدواج در قلب مرد و زن قرار میگیرد.
خداوند متعال در این آیه میفرماید که او همسر شما را از خودتان آفرید تا در او آرامش یابید و سپس خداوند به شما عشق و رحمت عطا خواهد کرد. در جامعه ما، والدین پس از ازدواج به دختران مهریه میدهند، اگرچه وظیفه مرد است که تمام مایحتاج زندگی زن را تأمین کند.
مهریه دادن توسط پدر به دختر فرهنگ اسلامی نیست، بلکه یک فرهنگ هندو است. اگر به دختری مهریه بدهید و تمام وسایل خانه را برای او فراهم کنید، پس مردی که دختر خود را به او دادهاید به چه درد میخورد؟ تواناییهای زندگی کردن او کجاست؟ حتی پس از ازدواج، زن برای کسب درآمد یا کار در کارخانهها و ادارات ساخته نشده است. هدف او ایجاد آرامش برای شوهر و کل خانواده است.
عشق و شفقت در عمل
اگر ازدواج در جای درست خود باشد، عشق قابل مشاهده خواهد بود. پس از آن، رحمت و شفقت نیز قابل مشاهده خواهد بود، یعنی مرد به جای اعمال سلطه غیرضروری بر زن، با نرمی و شفقت رفتار خواهد کرد. عشق باید به گونهای باشد که قابل مشاهده باشد. مودت، عشقی است که باید ابراز شود، هدیهای است که خداوند به زن و شوهر میدهد و کسی که آن را دریافت میکند باید سپاسگزار باشد.
رحمت به معنای رفع موانع و مشکلات کسی و برآورده کردن نیازهای ضروری اوست. زن و مرد باید رحمت را در خود پرورش دهند. همانطور که مادر نیازهای کودک را هنگام گریه درک میکند – از نظر علمی ثابت شده است که سبکهای گریه کودک برای نیازهای او متفاوت است – و فقط مادر این سبک و لحن را درک میکند و بلافاصله آن را برآورده میکند، که به کودک آرامش میدهد.
به همین ترتیب، مرد باید نیازهای همسرش را از سبک و رفتار زن درک کند و به موقع آنها را برآورده کند، که این رحمت است. نیازهای روانی حتی از نیازهای جسمی نیز مهمتر هستند. احساسات نیاز متقابل زن و مرد است.
فرهنگ خانوادگی و فقدان همدلی
مردان اغلب عصبی هستند و به آرامش نیاز دارند. در فرهنگ ما، اغلب در خانوادهها از طعنه استفاده میکنیم – نظراتی که دیگران را آزار میدهد. کسانی که به دیگران تهمت میزنند، از طریق آن در قلب خود آرامش مییابند، اما چنین افرادی بیمار هستند. اگر عروس اشتباهی مرتکب شود، مورد سرزنش قرار میگیرد و والدین و پدربزرگ و مادربزرگش مورد توهین قرار میگیرند.
رحمت به معنای برآورده کردن نیازهای واقعی کسی است. قرآن میگوید یتیمان را گرامی بدارید، اما در جامعه ما، با کمک به آنها، به آنها توهین میکنیم. بزرگترین نیاز یتیم، مراقبت عاطفی است. او پدرش را از دست داده است و آنچه پدر برای فرزندش فراهم میکند، همان چیزی است که یتیم به آن نیاز دارد.
اگر زنی شوهرش را تحقیر کند، نمیتواند انتظار احترام و عزت از او داشته باشد. او با فردی تحقیر شده زندگی میکند، بنابراین این همان چیزی است که در عوض دریافت خواهد کرد. زنانی که به شوهران خود توهین و تحقیر میکنند، در نهایت توسط فرزندانشان تحقیر و تذلیل میشوند و در جامعه مورد احترام قرار نمیگیرند.
نشانههایی برای اهل تفکر
این آیه بیان میکند که خداوند بین شما مودت و رحمت قرار داده است و این صلح، عشق و شفقت بین زن و شوهر نشانههایی برای اهل تفکر است. این نشانهها در مقابل آنهاست، اما اگر نادان یا نابینا باشند، نمیتوانند این نشانههای خداوند را ببینند. آنها نمیتوانند این نشانهها را در خانواده یا جامعه خود تشخیص دهند زیرا اجازه نمیدهند عشق و شفقت وارد خانههایشان شود.
تلخی و مهربانی در روابط
تلخی میتواند در روابط نیز ظاهر شود. گاهی اوقات زنان فرزندان خود را سرزنش میکنند، اما فرزند هرگز از مادر متنفر نمیشود زیرا میتواند عشق را در پشت خشم او ببیند. همین امر باید در مورد تلخی بین زن و شوهر نیز صادق باشد.
خانهای که به میدان جنگ تبدیل شود، رحمت خداوند را نخواهد داشت. اینها نشانههایی از خداوند هستند که باید مورد مطالعه و تفکر قرار گیرند تا بتوانید در زندگی زناشویی خود آرامش داشته باشید.
نقش طلاق و تعادل اجتماعی
مسائل دیگری در ازدواج وجود دارد که قرآن نیز به آنها پرداخته است، از جمله طلاق، که راه دیگری برای خروج از روابط غیرقابل تحمل ارائه میدهد. این بخشی از سیستم حفاظتی است که خداوند ایجاد کرده است.
اگر زندگی زناشویی آرام شود، همه جنبههای زندگی میتوانند آرام باشند. اما اگر این بُعد مختل شود، همه زمینههای دیگر زندگی نیز پر از خشم و رنج میشوند. ما از خداوند متعال دعا میکنیم که در خانههای ما آرامش ایجاد کند و ما را از نعمت عشق و رحمت بهرهمند سازد.
خطبه ۲
غزه – آزمونی مداوم برای بشریت
غزه آزمونی برای بشریت بوده است. این جنگ ادامه دارد، اما حادثهای که اخیراً در شرمالشیخ رخ داد، توافقی بین ظالمان و مظلومان است. از بین بیست و پنج کشور دعوت شده، بدترین و تحقیرآمیزترین عمل توسط نخست وزیر پاکستان انجام شد. همه اینها مردمی نازپرورده و چاپلوس امریکا هستند که کفش آنها را لیس میزنند. همه این ملتها رفتند تا کفشهای ترمپ را لیس بزنند و پاکستان یوغ این تحقیر و چاپلوسی را به دوش کشیده است.
هزینه انسانی و مذاکرات ریاکارانه صلح
ارقام ارائه شده توسط ظالمان نشان میدهد که آنها ۷۰۰۰۰ نفر را در غزه کشتهاند و حدود ۳۰۰۰۰ نفر از آنها کودک و زن هستند. آنها کل شهر را ویران کردهاند و اکنون در حال انعقاد توافق صلح هستند. همه در دو سال اول تماشا میکردند و اکنون آمدهاند تا صلح را بر روی ویرانهها برقرار کنند. اکنون آنها به یکدیگر برای برقراری صلح تبریک میگویند. آزمایش غزه آنها را رسوا کرده است. اگر این فداکاریها نبود، جهان چگونه میدانست که این حاکمان چقدر پست و ننگین هستند؟
نقش آمریکا و رفتار ننگین پاکستان
آمریکا شش بار قطعنامه توقف نسلکشی در سازمان ملل را رد کرد. آمریکایی ها میخواستند فلسطینیها را بکشند و نسل آنها را از بین ببرند. در طول این مدت جنایت آمریکا از اسرائیل حمایت کرده، به آن سلاح داده و تمام کمکهای ممکن را در اختیار اسرائیل قرار داده، اکنون به یک صلحطلب تبدیل شده و برای دریافت جایزه نوبل توصیه شده است. اعتبار توصیه این ظالم بزرگ برای دریافت جایزه صلح به پاکستان میرسد. مردم غزه تمام مردم تحقیر شده تاریخ را شکست دادهاند. اکنون آنها سعی خواهند کرد از طریق صلح به چیزی که نتوانستند از طریق جنگ به آن دست یابند، دست یابند.
چهره های رسوا شده جهان و مقاومت
چهره دو نوع از مردم در جهان رسوا شده است؛
یکی گروه ستمگرانی که مرتکب ظلم شدند و به وضوح رسوا شدند.
گروه دوم، منافقانی هستند که ادعای حمایت از فلسطین را داشتند، اما وقتی زمانش رسید، حیلهگر و ریاکار از آب درآمدند. این افراد میتوانستند به مظلومان کمک کنند، اما آنها را به دست ظالمان سپردند. این گروه از منافقان بزرگترین گروه هستند.
اما در مقابل اینها مقاومتگرایانی هستند که شجاعت و قهرمانی آنها توسط تمام جهان دیده شد.
نسلکشی و نقش کشورهای عربی
گفته میشود که جنگ تمام شده است، اما واقعیت این است که این جنگ نبود، زیرا جنگ بین دو ارتش است و نه با زنان و کودکان. کاری که اسرائیل و آمریکا انجام دادند، نسلکشی بود و این ادامه خواهد داشت. آنها نتوانستند فلسطینیها را شکست دهند یا زندانیان آنها را آزاد کنند. گروهی از شیاطین در مصر جمع شدند و سه کشور – قطر، مصر و ترکیه – حماس را تهدید کردند که اعضای آن را که در خارج از فلسطین زندگی میکنند، دستگیر و به آمریکا و اسرائیل تحویل خواهند داد. آنها شنیعترین نقش را ایفا کردند و متعهد شدند کاری را انجام دهند که اسرائیل نمیتواند انجام دهد. این واقعه آشتی بین امام حسن (ع) و معاویه بود.
طرح به اصطلاح صلح و دستور کار واقعی آن
حقیقت روشن است که نه مقاومت و نه ظلم متوقف نشده است. از آنجایی که دشمن اکنون میخواهد از طریق این توافق صلح به همان اهداف نابودی غزه دست یابد، مقاومت باید ادامه یابد. آنها اصلاحاتی را در غزه برنامهریزی کردهاند که در آن ترامپ رئیس جمهور و تونی بلر – ظالم بزرگی که عراق را نابود کرد – نخست وزیر خواهد بود. آنها فلسطین و سوریه را تقسیم خواهند کرد و هر کس به منافع خود خواهد رسید.
تداوم و ضرورت مقاومت
مقاومت پایان نیافته و پایان نخواهد یافت، زیرا ظلم به مظلومان فقط از طریق مقاومت قابل مقابله است، نه از طریق مذاکره. مقاومت باید فراز و نشیبهایی را طی کند. این خائنان سعی خواهند کرد مقاومت را کنترل کنند. صلح یا جنگ، هر دو تحت رهبری ترامپ جنایت هستند. مثل این است که شیطان مانع نماز شود یا به نماز دستور دهد که در هر صورت جنایت است.
رهبری ترامپ و واکنش جهانی
چرا ترامپ این توافق صلح را شش بار در سازمان ملل وتو کرد؟ اگر این کار در آنجا انجام نمیشد، اسرائیل مانند دادگاه جهانی یک جنایتکار جنگی محسوب میشد. ترامپ میخواست که این توافق تحت رهبری او باشد و به عنوان یک قاضی بیرحم بنشیند و تصمیم بگیرد. سایر کشورهای شورای امنیت و ایالات متحده در سازمان ملل جایگاه یکسانی را داشتند. اما اکنون همه آنها از توافق صلح خارج شدهاند و افسار توافق صلح در دست ترامپ و اسرائیل است.
این نشانهای از نابودی ترامپ احمق است. اگرچه چین مسلمان نیست، اما میداند که ترامپ شیطان است و از او فاصله گرفته است. چین و روسیه راه خود را پیدا کردهاند و سایر کشورها نیز به فکر مسیری جایگزین برای ترامپ و ایالات متحده هستند.
نقش مسلمانان و آزمون واقعی
نقش اصلی در این میان بر عهده مسلمانانی است که در آزمون اول شکست خوردند، اما اکنون زمان کافی برای قبولی در آزمون را دارند. آنها باید از فلسطینیها حمایت کنند – و نه از همه فلسطینیها. زیرا دشمنان دو یا سه گروه در داخل فلسطین برای مقابله با حماس ایجاد کردهاند. وقتی میگوییم فلسطینیها، منظورمان محمود عباس یا ارتش آزادیبخش فلسطین نیست. ما فقط باید از گروههای مقاومت حمایت کنیم و صدای آنها باشیم تا آنها را زنده نگه داریم.
نباید بگذاریم ظلم به حق تبدیل شود. آنها میخواهند مظلوم را در اشتباه نشان دهند. اکنون باید صدای خود را بلند کنیم و ظالمان را ظالم و مظلومان را مظلوم اعلام کنیم. باید این پیام را به کسانی که وجدان بیدار دارند برسانیم که با وجود ظالم بودن، نمیتوانند لباس مظلومان را بپوشند.
نقش پاکستان و خطر به رسمیت شناختن اسرائیل
پاکستان ۷۸ سال است که در کنار ظالمان نایستاده است، اگرچه در کنار مظلومان هم نایستاده و بیطرف بوده است. آن سیاست هم خوب نبود، اما از این سیاست ایستادن در کنار ظالمان بهتر بود. اکنون همه میگویند که پاکستان به زودی بخشی از توافقنامههای ابراهم خواهد شد. پاکستان بار دیگر ترامپ را برای جایزه صلح نوبل توصیه کرده است، اگرچه ترامپ هرگز نمیتواند شایسته آن باشد.
وقتی حاکمان پاکستان چنین شخصیت پلیدی را در مقابل همه حاضران در آنجا معرفی کردهاند، تصور کنید که برای به رسمیت شناختن اسرائیل در اینجا چه خواهند کرد. مولانا فضل الرحمن میگوید اگر سعی کنند اسرائیل را به رسمیت بشناسند، به سمت اسلام آباد راهپیمایی خواهند کرد. ترامپ به اینجا میآید، مذاکره میکند و سپس میرود. و این افراد شروع به درخواست دستمزد برای چاپلوسی خود میکنند. وضعیت کشور برای آنها مهم نیست. اینها اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت و هیچ کس اینها را از دوستی با اسرائیل باز نخواهد داشت. مهم نیست که ما مردم چقدر فریاد بزنیم، در عمل نمیتوانیم کاری انجام دهیم.
وظیفه مردم و هشدار خشم الهی
هر کس سهم خود را خواهد گرفت و سکوت خواهد کرد. اما مردم نباید نام خود را در این ننگ ثبت کنند. حتی اگر دولت آن را به رسمیت بشناسد، مردم آن را نباید بپذیرند. آنها باید صدای خود را بلند کنند، خود را متمایز کنند و در نظر جهان پیروز شوند. مردم نباید خود را در گرو فرمانروایان بگذارند و این گردنبند ذلت را بر گلوی خود آویزان کنند، زیرا این، زمینهساز خشم الهی خواهد شد.
