زندگی زناشویی حوزه مهمی از زندگی اجتماعی و فردی بشر است. در واقع، این نیازهای قوه ای جنسی انسان است که قرآن به عنوان راهکاری در قالب زندگی زناشویی ارائه داده است. از آنجایی که این حوزه بیشترین تأثیر را بر زندگی فردی، اجتماعی و معنوی انسان دارد، از جانب خداوند متعال به بهترین شکل ممکن نیز مدیریت شده است.
محافظت از اندام‌های خصوصی
اولین دستور قرآن کریم برای زندگی جنسی، محافظت از اندام‌های خصوصی است. این محافظت محدود به پوشاندن اندام‌های جنسی از طریق لباس نیست، بلکه شامل دوری از رفتارهای جنسی نادرست و تمایلات جنسی نامشروع مقید کردن آنها در محدوده قوانین اسلامی نیز می‌شود.

تمام انحرافات جنسی که امروزه شاهد آن هستیم به دلیل فقدان این محافظت است. والدین باید اطمینان حاصل کنند که این فرهنگ و تمدن را در خانه اجرا می‌کنند. محیط خانه را به گونه‌ای ایجاد کنید که توجه فرزندان به رفتارهای جنسی نادرست جلب نشود و در صورت لزوم، والدین حتی باید ملاقات با اقوام نامحرم را ممنوع کنند.

اگر برخی افراد گفتگوهای بی ادبانه، روابط نامشروع یا لباس‌های غیراخلاقی دارند، درهای خانه خود را به روی آنها ببندید. چنین افرادی هر جا که می‌روند، فساد را گسترش می‌دهند.

اصول ازدواج

دومین دستور قرآن کریم، ازدواج است. اگر ازدواج به دلایل واقعی به تأخیر بیفتد، فرد باید راه عفت را در پیش بگیرد، یعنی امیال و احساسات جنسی خود را مهار کند. با این حال، راه حل واقعی، همانطور که قرآن دستور داده است، ازدواج و زناشویی است.

معنی نکاح
کلمه نکاح به زندگی پس از ازدواج اشاره دارد. قرآن از کلمه نکاح برای توصیف سیستمی که زندگی جنسی را تنظیم می‌کند، استفاده می‌کند.
نکاح فقط یک عقد نیست. معنای لغوی عقد، پیوستن یا گره زدن دو چیز به یکدیگر است. اما نکاح چیزی عمیق‌تر را بیان می‌کند. به این معنی است که یک چیز در چیز دیگری جذب می‌شود.

قبل از قرآن، اعراب از کلمه نکاح برای چیزهای عادی مانند خواب در چشم‌ها (النعاس نکح عینه) یا نفوذ آب باران به زمین (نکح المطر ارضا) استفاده می‌کردند، به همین ترتیب، شخصیت زن و شوهر در یکدیگر جذب می‌شود و هویت جداگانه خود را از دست می‌دهند، همانطور که شکر در شیر حل می‌شود، اما شیرینی آن باقی می‌ماند. این روح واقعی نکاح است.

اما به یاد داشته باشید که شکر در شیر گرم حل می‌شود، اما اگر شکر را به شیر سرد اضافه کنید، دانه‌های آن به حالت اولیه خود باقی می‌مانند. در مورد ازدواج نیز همین امر صادق است، اگر دو پسر و دختر سرد مزاج ازدواج کنند، هرگز نمی‌توانند با یکدیگر مخلوط شوند، زیرا برای مخلوط شدن، باید گرمی در مزاج و طبیعت وجود داشته باشد. و همانطور که شکر باید در شیر حل شود، باید شخصیت و وجود خود را از بین ببرد و تنها شیرینی خود را باقی بگذارد، به همین ترتیب، زن و شوهر باید منیت و هویت خود را از بین ببرند، و به یک وجود تبدیل شوند و شیرینی عشق و محبت را در زندگی خود به جا بگذارند. این معنای ازدواج است.

این اتفاق زمانی می‌افتد که ازدواج طبق خواست و میل پسر و دختر انجام شود، چه قبل از ازدواج یکدیگر را انتخاب کرده باشند و چه بعد از ازدواج بین آنها هماهنگی ایجاد شده باشد.

سوء تفاهم‌های فرهنگی در ازدواج

پیش از این در پاکستان، ازدواج‌ها به گونه‌ای انجام می‌شد که پسر و دختر هرگز نمی‌توانستند قبل از ازدواج یکدیگر را ببینند. خانواده‌ها تصمیم می‌گرفتند و فرزندان با احترام آنها را می‌پذیرفتند. آنها نمی‌دانستند کسی که با او ازدواج می‌کنند کیست، چگونه است، چه رنگی است؟ و چه خلق و خویی دارد؟

آنها در شب عروسی در تاریکی با یکدیگر ملاقات می‌کردند و حتی پس از ازدواج اجازه نداشتند در ملاء عام صحبت کنند یا کنار هم بنشینند. مادرشوهر همه چیز را کنترل می‌کرد و پس از مدت کوتاهی تعریف و تمجید، شروع به ایراد گرفتن از عروس می‌کرد. این روش قدیمی ازدواج بود که در آن به زن و شوهر فرصتی برای درک یکدیگر و تبادل احساسات و عواطف داده نمی‌شد. در نتیجه، آنها حتی پس از ازدواج نیز غریبه باقی می‌ماندند. یعنی تا زمانی که والدینشان زنده بودند، زن و شوهر مانند نامحرم با یکدیگر زندگی می‌کردند و وقتی والدین از این دنیا می رفتند، آنها آزادی می شدند و همین کار را با فرزندانشان انجام می‌دادند.

ازدواج و نکاح به این معنی نیست که دختری را از خانه دیگری بیاورید و او را در خانه خود نگهدارید. نکاح به معنای اختلاط دو شخصیت است. شما به آنها فرصت نمی‌دهید که یکدیگر را درک کنند. قبل از ازدواج به آنها فرصت دهید تا صحبت کنند تا مشخص شود که آیا این شکر در این شیر حل می‌شود یا نه؟

ممکن است شکر پلاستیکی باشد و اگر یک سال آن را در شیر قرار دهید، هرگز حل نمی‌شود. یا از طرف دیگر، اگر شیر سرد باشد، هر چقدر شکر اضافه کنید، در ته آن باقی می‌ماند. هر وقت فامیل های زن به دیدارشان می‌آیند، آنها را در حال بحث و جدل با یکدیگر خواهند یافت.
این نکاح نیست، فقط یک رسم و رسوم است که ما انجام می‌دهیم و زندگی بسیاری از مردم را خراب می‌کنیم.

وقتی زن و شوهر واقعاً با هم کنار نمی‌آیند، مشکلات جنسی و روانی بین آنها شروع می‌شود. سپس شوهر به دنبال راه‌هایی برای فرار می‌گردد، اما زن جایی برای رفتن ندارد. بنابراین به نام نکاح، دو زندگی عذاب می‌کشند. بنابراین، قبل از ازدواج، هر دو خانواده باید مطمئن شوند که پسر و دختر واقعاً می‌توانند یکدیگر را درک کنند. در غیر این صورت، این رابطه به جای یک نعمت، به یک بار تبدیل می‌شود.

ازدواج به عنوان یک سیستم الهی
دین، نکاح را به عنوان یک سیستم الهی برای تنظیم توانائی جنسی مقرر کرده است. ازدواج فقط یک اتحاد فیزیکی نیست، ازدواج واقعی به معنای جذب شدن در یکدیگر و تبدیل شدن به منبع آسایش و آرامش برای یکدیگر است.

در آیه 21 سوره روم، خداوند متعال می‌فرماید:
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ {21}
«و از نشانه‌های او این است که برای شما از خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید و بین شما مودت و رحمت قرار داد. در واقع، در این نشانه‌هایی است برای مردمی که تفکر می‌کنند.»
در این آیه، ازدواج به عنوان نشانه خداوند توصیف شده است. یعنی این منجر به شناخت خداوند و نزدیک شدن به او می‌شود. در این نظام ازدواج الهی، مرد مرکز و محور این نظام است، در حالی که زن مانند دستیار اوست نه تابع او. درست مانند یک کمک خلبان با خلبان هواپیما یا یک کمک راننده با راننده در اتومبیل‌هایی که در سفرهای طولانی سفر می‌کنند، به این معنی که مسئولیت‌های حساس هرگز به یک نفر واگذار نمی‌شود. در نظام حکومتی نیز همین امر صادق است، هر مقام ارشد با یک دستیار همراه است که به او در انجام این مسؤولیت کمک می‌کند. نقش زن در زندگی زناشویی مانند این دستیار است. زمام قدرت به دست مرد داده شده است، مدیریت این رابطه به مرد داده شده است، اما بدون حمایت زن، او نمی‌تواند این کار را انجام دهد. با این حال، این بدان معنا نیست که مدیریت مرد تضمین موفقیت است. اگر او هوش، آگاهی و عقل سلیم نداشته باشد، نمی‌تواند به درستی مدیریت کند. مدیریت واقعی در خانواده به هوش و تعادل بستگی دارد، نه به سلطه.
هدف ازدواج – آرامش و سکون
این آیه بیان می‌کند که خداوند شما را به صورت جفت آفریده است تا در کنار یکدیگر آرامش پیدا کنید. هدف از جفت شدن، آرامش است. این آرامش نه تنها جسمی و جنسی است، بلکه آرامش عاطفی، روانی و معنوی نیز هست. کودکانی که در خانه‌ای پر از اضطراب و استرس بزرگ می‌شوند، با نفرت، ترس، عصیان و بی‌ثباتی عاطفی زندگی می‌کنند. حتی اگر والدین فکر کنند که کودکان نادان هستند، این اشتباه است. ذهن آنها همه چیز را ثبت می‌کند، لحن والدین، عصبانیت و دعوا، همه چیز در ذهن آنها ضبط شده است. و این برداشت‌ها بعداً رفتار کودکان را شکل می‌دهد. وجود کودک مانند رحم مادر است، آنچه به آن منتقل می‌شود، به همان شکل باقی نمی‌ماند، بلکه رشد می‌کند. همانطور که نطفه وارد رحم مادر می‌شود و رحم شروع به پرورش آن می‌کند. و آن را به موجودی چند کیلویی تبدیل می‌کند. به همین ترتیب، بذر نفرتی که محیط بی آرام خانه ما در ذهن کودک کاشته است، در نهایت به شکل کینه و دشمنی آشکار می‌شود.

بنابراین، محیط خانه باید آرام باشد. اولین نتیجه زندگی زناشویی باید صلح و آرامش بین زن و شوهر باشد؛ وقتی زن و شوهر به یکدیگر آرامش می‌دهند، خداوند آنها را بیشتر برکت می‌دهد. و این نعمت الهی عشق و رحمت نامیده می‌شود. این نشانه واقعی خداوند برای کسانی است که فکر می‌کنند و تأمل می‌کنند.

رابطه بین آرامش و قدرت
آرامش واقعی در کولرهای گازی یا تخت‌های مجلل یافت نمی‌شود، این آرامش از طریق روابطی پر از عشق و تفاهم حاصل می‌شود. حتی افرادی که در کلبه‌ها زندگی می‌کنند اغلب راضی‌تر و خوشحال‌تر به نظر می‌رسند. آرامش به مادیات مربوط نمی‌شود، بلکه به قلب مربوط می‌شود. توانمندی های انسان در حالت آرامش شکوفا می‌شوند و اضطراب همه توانایی‌ها را در هم می‌شکند. احساسات، افکار و اعصاب انسان همگی به آرامش نیاز دارند. خداوند یک سیستم بسیار ظریف در بدن انسان قرار داده است که سیستم عصبی است. سیستم عصبی بدن انسان مانند شبکه‌ای از سیم‌ها به تمام اعضای بدن متصل است و کل بدن را کنترل می‌کند. این سیستم عصبی به آرامش و اطمینان خاطر نیاز دارد. اما وقتی اعصاب تحت سلطه رنج قرار می‌گیرند، این اعصاب ضعیف می‌شوند و منجر به مشکلاتی مانند افسردگی، خستگی و بیماری‌های جسمی می‌شوند.

فردی که اعصاب خسته دارد، ناکارآمد می‌شود. بخش زیادی از این خستگی ناشی از استرس خانگی است. بسیاری از افراد متأهل، با وجود زندگی زیر یک سقف، به جای فراهم کردن آرامش عاطفی برای یکدیگر، مانند غریبه‌ها زندگی می‌کنند. وقتی ازدواج واقعاً مطابق میل باشد، اولین هدیه‌ای که زن و شوهر به یکدیگر می‌دهند، آرامش است. و خداوند در عوض به آنها عشق و رحمت مداوم می‌دهد.

حکمت قرآنی در تنظیم زندگی جنسی
قرآن کریم زندگی جنسی انسان را به زیبایی سازماندهی می‌کند، با هدف تولید نسلی برتر از انسان‌ها. فردی که در محیطی فاسد یا آشفته متولد می‌شود، نمی‌تواند به راحتی به فردی با ارزش تبدیل شود. به همین دلیل است که نظام قرآنی ازدواج – که ریشه در عشق، صلح و خویشتن‌داری اخلاقی دارد – برای پرورش انسانیت واقعی ضروری است.

خطبه ۲
چه کسانی از این آزمون سربلند بیرون آمدند؟
غزه آزمون تمام بشریت بود. همه شکست نخوردند، برخی شجاعت و شهامت نشان دادند و سربلند بیرون آمدند. اولین کسانی که سربلند بیرون آمدند، مبارزان واقعی فلسطینی هستند: حماس، حزب الله، انصارالله و ایران. دوم، مردم غزه هستند که با وجود مشکلات فراوان ایستادند و سرزمین خود را رها نکردند. سوم، کسانی هستند که از سراسر جهان از آنها حمایت کردند، از جمله بسیاری از غیرمسلمانان، مانند دانشجویان دانشگاه در ایالات متحده و بریتانیا که صدای خود را به نفع فلسطین بلند کردند. مانند کسانی که به ناوگان صمود برای رساندن کمک به غزه پیوستند، که شامل تعداد کمی از مردم کشورهای مسلمان بود، اما حدود پانصد نفر از جهان غیرمسلمان در آن شرکت کردند و توسط اسرائیل دستگیر و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

خیانت حاکمان و ملت‌ها
بسیاری اصلاً از این آزمون سربلند بیرون نیامدند. برخی از حاکمان عرب و کشورهای مسلمان عملاً در کنار اسرائیل قرار گرفتند یا به مردم غزه خیانت کردند. کشورهایی مانند ترکیه و پاکستان بخشی از این خیانت و فریب باقی ماندند. این آزمون وحدت و همبستگی هنوز تمام نشده است.

توافق و فشار ناشی از آن
طبق گزارش‌ها، توافقی حاصل شد و حماس توانست بخشی از عزت خود را حفظ کند. اما این توافق پس از فشار شدید هشت کشور مسلمان بر حماس، که گفته می‌شود به دستور ترامپ بوده، حاصل شد. دو کشور به ویژه فعال بودند: قطر و ترکیه. آنها به حماس فشار آوردند که رهبران آن در خارج از کشور در معرض خطر هستند و می‌توان به دولت ترامپ تحویل داده شوند. تحت چنین فشاری، حماس توافق بیست ماده‌ای را پذیرفت که بسیاری آن را اجبار می‌دانند.

حماس به عنوان یک جنبش، نه فقط یک گروه
رهبران نظامی اسرائیل، برخی از وزرا و رسانه‌های آمریکایی اعتراف کرده‌اند که نتوانسته‌اند حماس را از بین ببرند. آنها می‌گویند که حماس بسیار بیشتر از یک گروه است. این دیدگاهی است که در میان فلسطینی‌ها همچنان پابرجاست. فلسطینی‌ها همچنان در مقیاس وسیع از حماس حمایت می‌کنند. بسیاری آشکارا اعلام کرده‌اند که حماس را نمی‌توان درهم پاشید. حماس نماینده فلسطین است.

اهداف پشت این توافق
به نظر می‌رسد که این توافق برای محافظت از موقعیت اسرائیل طراحی شده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که از بازیگران خارجی خواسته شده است تونل‌ها را در غزه پاکسازی و سلاح‌ها را از آنجا خارج کنند. رهبران خارج از غزه از دستگیری احساس خطر کردند و این به پیشبرد توافق کمک کرد. اما بعید است که این درگیری پایان یابد: مقاومت ادامه خواهد یافت، و مهاجمان نیز همینطور. کسانی که این توافق را به دست آوردند، اکنون قصد ورود به غزه و تلاش برای کنترل و تغییر شکل آن را دارند. رهبران حماس به مردم خود هشدار داده‌اند که برای یک جنگ طولانی آماده شوند. یحیی سنوار گفته بود که اگرچه حماس ممکن است نتواند هر بخش از غزه را کنترل کند، اما مبارزه آنها می‌تواند مخالفت جهانی با اسرائیل را بسیج کند.

واکنش و مقایسه جهانی
واکنش جهانی علیه اسرائیل وجود داشته است. به عنوان مثال، بسیاری از کشورها در جلسه سازمان ملل نارضایتی خود را از نتانیاهو ابراز کردند. این امر فشار بر نتانیاهو را افزایش داد. اگر کشورهای مداخله‌گر اقدامی نمی‌کردند، برخی معتقدند که اسرائیل می‌توانست شکست بخورد. بسیاری این توافق را با توافق صلح تاریخی امام حسن (ع) مقایسه می‌کنند، جایی که مسیر آشتی تحت فشار زیادی انتخاب شد. همانطور که امام حسن (ع) توافق دردناکی را برای محافظت از مردم خود پذیرفت، حماس نیز این توافق را تحت تهدید و اجبار پذیرفت.

موضع ما و آینده مقاومت
ما تا زمانی که فلسطینی‌ها در مسیر مقاومت هستند، در کنار آنها می‌ایستیم. اگر رهبرانی مانند محمود عباس بخواهند حقوق فلسطینیان را بفروشند، از آنها حمایت نمی‌کنیم. نقش پاکستان برای دهه‌ها تحقیرآمیز و بی‌ملاحظه بوده است و اقدامات اخیر، پاکستان را به سمت تصمیمات شرم‌آور سوق می‌دهد.

این توافق فرصت‌های جدیدی را برای اسرائیل و حماس فراهم می‌کند. حماس و حامیان آن ممکن است در سطح جهانی دوباره متحد شوند و شبکه‌های مقاومت جدیدی تشکیل دهند. هدف این جنبش‌ها به چالش کشیدن کسانی است که آنها را همه ستمگر و اشغالگر می‌دانند. مقاومت ادامه خواهد یافت و حامیان مقاومت اطمینان دارند که مظلومان سرانجام به وعده الهی پیروز خواهند شد.