دوستان عزیزم بزرگترین جهنم این است که خدا به کسی نگاه نکند و او را به حال خودش رها کند. او در وادی های نعمت رها کند و او در آن وادی ها گم شود و نتواند به نعمت دهنده برسد.
بنده خدا باش نه بنده روزی/ بزرگترین کمال، بنده خدا بودن است

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ
بنده خدا باش نه بنده روزی
ماه شعبان ماه رسول خدا در روزهای پایانی خود است و ماه خدا با رحمت و برکت خود به سوی ما می آید. خداوند متعال این سه ماه رجب و شعبان و رمضان را بهترین فرصت برای انسان قرار داده است تا در این ماه ها به آن هدف خود برسد که خالق انسان برای او تعیین کرده است. در واقع این سه ماه فرصت بزرگی برای مؤمنان است، ماه رجب، ماه ولایت بود و شعبان و رمضان، ماه های اطاعت و بندگی است برای کسانی که می خواهند به خدا روی آورند. اما کسانی که نمی خواهند به خدا روی آورند، مثلاً بعضی ها به خدا علاقه ندارند و فقط به رزق و روزی علاقه دارند، نه به خدا. اینها بنده خدا نیستند، بلکه بنده روزی اند.
در نزد خدا رزق و روزی کم نیست، او آن را به وفور به درخواست کنندگان می دهد. تا او هم بخورد و فرزندانش را سیر کند. اما اگر کسی بخواهد نزد خدا برود، و فقط خدا را می خواهد دنبال رزق و روزی نیست برای او فرمود: هے وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم. کسی که به نعمت من توجهى ندارد، به نعمت های من دل بستگی ندارد، فقط به من محتاج است، به او بگو که من پیش او هستم.
هدف انسان در دین ناب
اسلام دین فطرت است و قرآن به سوی دین فطرت هدایت می کند، هدف انسان خداست، خالق و مالک و پروردگار انسان هدف او است. و در دین ناب، انسان سالک الی الله است، راه او به خدایش منتهی می شود. اما اگر دینش ناب نباشد، نمی تواند نزد خدا برود. به عنوان مثال، زمانی که محصول یک شرکت شروع به فروش خوب در بازار می کند، عده ای با زرنگی کالای تقلبی مشابه آن را می سازند و مردم را فریب می دهند و مردم بدون اینکه متوجه شوند کالای تقلبی را خرید می کنند. وقتی محصولات تقلبی در بازار رایجتر میشوند، شرکت اعلامیه منتشر می کند تا مشخص کند که محصول اصلی شرکت کدام ها است و میتوان آن را در فلان فروشگاهی که نماینده شرکت است پیدا کرد. پیش هر فروشنده نمی توانید کالاهی شرکت ما را پیدا کنید. از حضرت آدم تا حضرت محمد مصطفی(ص) از همه ادیان مردم دین تقلبیی ساختند. لذا پیامبر اکرم (ص) این اعلام کردند که دین ناب را فقط می توانید این دو منبع واقعی یعنی قرآن و عترت اخذ کنید. برای دین ناب همین دو ماخذ اصلی است. غیر از این، دینت را از هر کجا بگیری، دین واقعی نخواهد بود و وقتی دین واقعی نباشد، نمی تواند تو را به خدا برساند. چون خدا در آن هدف نخواهد بود. در آن دین خداوند وسیله رسیدن به نعمت ها و رفع نیازهای ماست. در آن دین، هدف، نعمت و نیاز است، اما چون نعمت فقط پیش خداست، نیازها فقط از طریق خداوند برآورده میشود، بنابراین انسان ناچار است به خدا رجوع کند. انسان فقط برای حاجت به خدا روی می آورد.
بزرگترین کمال، بنده خدا بودن است
این دین قرآن و اهل بیت نیست، اگر نعمت و نیاز شما را به سجده میاندازد، این سجده برای خدا نیست، برای نعمت و نیاز است. دین قرآن و عترت را امام حسین (ع) بیان کرد: خدایا اگر تو را نیافتم، حتی اگر همه دنیا را یافتم ، من چیزی نیافتم و اگر تو را یافتم و چیزی یافت نشد، من همه چیز را یافته ام.
این که انسان خدا را بیابد، بزرگترین موفقیت اوست. صحابی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: ای رسول خدا چگونه تو را بخوانیم تا شاد شوی؟ زیرا برخی از اصحاب از بیرون حجره پیامبر صدا می زدند ای محمد. پس خداوند از این روش خوش اش بیامد و آیه نازل شد که رسولم را چنان که یکدیگر را می خوانید نخوانید، بلکه او را با احترام صدا بزنید. حالا یکی از صحابه آمد و از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید: «به چه نامی تو را صدا کنیم، پیامبر فرمود: من را عبد الله صدا کن، این نام افتخار من است. امیرالمومنین (علیه السلام) نیز در مناجاتش همین را می فرماید: « کفی بی عزا ان اکون لک عبدا و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا» معبودم مرا این عزّت بس است که بنده تو باشم و برایم این افتخار کافی است که تو پروردگار من باشی.
بنده خدا باش نه بنده نعمت های او
انسان برای اینکه بنده خدا شود باید به بالاترین درجه برسد. بنده خدا با بندگی خدا می شود. بین بنده خدا و بنده نعمت فرق است. ما بندگان خدا نیستیم، ما بندگان روزی خدا هستیم. تا زمانی که او روزی می دهد، او را می پرستیم. عده ای هستند که بندگان بهشت و حوریان هستند. اگر به آنها گفته شود حور و غیره چیزی نیست، آنها هم از بندگی خدا دست می کشند.
انسان خدا را بدون غرض عبادت نمی کند، حالا آن غرض ممکن است بهبودی جسمانی، ادای دین، فراوانی رزق، خواهش بهشت، خوف جهنم یا چیز دیگری باشد. پس این عبادت برای خدا نیست و این بنده هم بنده خدا نیست بنده همان چیزی است که به غرض آن عبادت می کند.
بخشش به بندگان تقاضای ذات خداوند است
اما خداوند می فرماید که ای حبیب من، برخی از آنها هستند که جز من چیزی نمی خواهند، فقط آدرس مرا از تو می پرسند، مانند مردمی که آدرس پزشک را می پرسند، چرا می پرسند، برای درمان. چرا مردم از مناطق دور، از شهرهای دیگر، به پزشک مراجعه می کنند؟ برای درمان خودشان. پرسیدن آدرس پزشک و مراجعه به پزشک تنها یک هدف دارد: درمان. اما اگر کسی از شهر دیگری نه برای درمان، بلکه برای ملاقات خود دکتر نزد دکتر بیاید، دکتر چقدر خوشحال می شود که بالاخره کسی هست که به من اهمیت می دهد. به خاطر خودش نیامد، به خاطر من این زحمت سفر کشیده است. دوستان عزیز، کار خدای متعال پرورش کردن است، کار او رزق و روزی دادن است. ذات آفریدگار اقتضا می کند که آن را هم پرورش کند و هم روزی دهد. مخلوقاتش چه بخواهند و چه نخواهند آنها را بی رزق نمی گذارد. وقتی به ربوبیت او اقرار کردی، الحمدلله رب العالمین، وقتی او را پروردگار جهانیان دانستی، پس نگران نباش، او کار خودش را بلد است، کار تو شکرگزاری است و کار او پرورش است.
خداوند برای دادن روزی شرطی ندارد
خدا در تقسیم روزی شرطی قرار نداده، او رزق می دهد ولو انسان او را قبول نداشته باشد. اما برای گرفتن از انسان شرط گذاشته است. اعطا و بخشش او شرطی ندارد، هم به مؤمن و هم به غیر مؤمن می دهد، اما اگر مقداری از آنچه داده است بخواهید به خدا پس بدهید آن موقع او از هر کس نمی پذیرد، فقط از مؤمنان و متقیان پس می گیرد. انما یتقبل الله من المتقین.
پس نگران گرفتن از خدا نباشید، او به همه می دهد چون او قول داده است که به همه می دهد. نگران این باشید که چگونه به خدا پس دهید که او از شما بپذیرد. برای اینکه بنده ی خدا شوید فقط باید خدا را عبادت کنید. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید: « إنّقوماً عبدوا الله رغبةً فتلك عبادة التّجار، وإنّ قوماً عبدوا الله رهْبةً فتلك عبادة العبيد، وإنّ قوْماً عبدوا الله شُكراً فتلك عبادة الأحرار” گروهي خدا را از روي رغبت و ميل(به بهشت) پرستش مي كنند، اين عبادت تجار است؛ و گروهي او را از روي ترس مي پرستند، اين عبادت بردگان است؛ و گروهي خدا را به خاطر سپاسگزاری و شكر نعمتها (و اين كه او شايسته عبادت است) مي پرستند، اين عبادت آزادگان است» و علی خدا را شایسته عبادت می داند لذا او را می پرستد.
علی بنده خداست نه بنده ترس و نه بنده بهشت و نعمت. حتی اگر خداوند بهشت و جهنم را از بین ببرد، علی باز هم او را میپرستد زیرا تنها اوست که شایسته پرستش است.
خدا را شایسته پرستش بدانید و او را بپرستید، وقتی خدا به دست آمد، بقیه چیزها خود به خود به دست خواهد آمد. یک ضرب المثل معروف فارسی هست «چون صد آمد نود هم پیش ماست». همه نیازهای ما نیاز های بدن ماست، اما خداوند نیاز روح ماست. ما مشغول برآوردن نیازهای بدن هستیم و به روح توجهی نداریم.
راه خدا فقط یکی است
امروز چندین مغازه به نام دین باز است. چیزهای متناقضی به نام دین در بازار فروخته می شود. در حالی که هیچ تناقضی در دین وجود ندارد، هیچ راه متناقضی در دین وجود ندارد راه دین صراط مستقیم است که انسان را به خدا وصل می کند. عبدالله بن مسعود، صحابی معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و از افراد مشهور در میان اهل سنت، روایتی نقل می کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تمام اصحاب برجسته ی خود را که با پیامبر (ص) سالها زندگی کرده بودند، دور و بر خود جمع کرد و روی زمین یک خط کشید و فرمود: ای اصحاب من، این خط من است، این راه من است. سپس خط دیگری را در کنار آن ترسیم کرد و گفت: “این مانند خط من است اما خط و راه من نیست. سپس یک خط دیگر را جانب دیگر کشید و فرمود این هم مثل خط من است اما خط من نیست. راه من همان یکی است، اما شیطان راه هایی دیگر را به چپ و راست راه من ایجاد خواهد کرد، اما مواظب باشید راه من شما را به هدفتان می رساند، در حالی که راه های شیطان شما را از هدفتان دور می کند.
خداوند بهترین شریک کار است
در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: من بهترین شریک کار شما هستم، یعنی اگر کسی با شراکت من عمل خیری انجام دهد، من تمام آن عمل را به حساب آن شریک دوم می گذارم و ذره ای از آن عمل را قبول نمی کنم.
اگر در تجارت شریکی داشته باشی و او تمام سهم خود را به تو بدهد، هیچ شریکی بهتر از او وجود نخواهد داشت، خدا می گوید: من چنین هستم، اگر کسی در کارش من را با کسی دیگر شریک کند، تمام سهم خود را به او می دهم، اگر 99 درصد عمل برای خدا و یک درصد برای غیر خدا باشد، خداوند حتی 99 درصد را به آن یک درصدی می سپارد. خداوند 100% اعمال خالص می خواهد. خداوند کیسه های بزرگ اعمال را نمی خواهد. دادن یک جرعه آب به فقیر نزد خداوند از هفتاد سال عبادت بهتر است که در آن ریا باشد. چرا یک ضربت در روز خندق بهتر از عبادت ثقلین شد؟ «ضربة علي يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين» این ضربت بخاطر این بهتر از عبادت ثقلین شد، زیرا برای خدا بود و هیچ کس دیگر در آن شریک نبود.
چگونه یک ضربت علی (ع) بهتر از عبادت ثقلین شد؟
داستان جنگ خندق را شنیده اید که امیرمومنان علی علیه السلام بر عمرو بن عبدود پیروز گشت و بر سینه او سوار شد ولی او هتک حرمت کرد و بر علی(ع) آب دهان انداخت. علی(ع) از روی سینه اش پایین آمد و از او دور شد تا خشمش فروکش کند. چرا عمرو بن عبدود مرتکب این گستاخی شد؟ چون او یک مرد شجاع و دلیر بود و ماندن زیر زانو علی برای او ذلت و خواری بود. ذلت چیزی است که حتی عمرو بن عبدود آن را نمی پذیرد. اما امروزه مسلمانان ذلت را به عنوان گردن بند بر گردن شان آویزان کرده اند. اگر بر سیرت علی نمی خواهید زندگی کنید، لااقل از عمرو بن عبدود پیروی کنید.
به هرکیف او از امیرالمؤمنین(ع) پرسید چرا مرا رها کردی، وقتی عصبانی شدی می خواستی فوراً سرم را ببری، چرا مجروح ترکم کردی؟ امام گفت: من نیامده ام قدرتم را نشان دهم. من نیامده ام که خود را شجاع و دلیر ثابت کنم، آمده ام تا فرمان خدا را اجرا کنم، تو دشمن خدا هستی و به من دستور داده شده که دشمن خدا را بکشم. تو به من توهین کردی، من خشمگین شدم اگر تو را در حالت غضب می کشتم، خشم علی هم شامل فرمان خدا می شد.
به همین دلیل بود که این ضربت را برتر از عبادت ثقلین می دانستند، زیرا فقط برای خدا بود. کاری که صرفاً برای رضای خدا انجام میشود بسیار ارزشمند است، پس در کار خود کسی را شریک خدا قرار ندهید.
انسان به چه چیزی نیاز دارد؟
خدا را هدف خود بدانيد و به سوي او حركت كنيد، زيرا خداوند پناهگاه شماست. تو فقیر خدایی. ما همه فقیر و نیازمندیم، بعضی ها فقیر مال اند، بعضی نیامند اولاد اند، بعضی ها فقیر خانه و ماشین اند، بعضی ها نیازمند بهشت و حوریان اند. شیخ سعدی شعر زیبای سروده است که اگر درویشی را هفت روز گرسنه نگه دارند و بعد از هفت روز نصف قرص نان بدهید، او حتی نصف قرص نان را هم تنها نمی خورد بلکه دور و بر خودش نگاه می کند که اگر کسی مثل من گرسنه باشد به او هم بدهم. اما اگر به پادشاهی هفت اقلیم داده شود، او دنبال هشتمین خواهد رفت. پس هر دو فقیر و نیازمندند، درویش هم نیازمند است، پادشاه هم نیازمند است. اما درویش می داند به چه نیاز دارد، اما پادشاه نمی داند.
بگذارید با یک مثال بیشتر توضیح دهم، مثلاً وقتی کودکی در تابستان گرم تشنه می شود، تکه های یخ را از یخچال بیرون می آورد و در دهان می گذارد و بعد از مدتی یخ آب می شود و بچه دوباره تشنه می شود و گلوی اش خشک می گردد و تشنگی او سیراب نمی شود. اما یک بچه دیگر هم هست که وقتی احساس تشنگی می کند، یک لیوان آب می خورد و تشنگی اش برطرف می شود، حالا شما به او شربت بدهید، می گوید: «من تازه آب خوردم، تشنه نیستم». اما آن کودک اول که می خواست با یخ تشنگی خودش را برطرف کند اگر تمام یخ دنیا را به او بدهید تشنگی اش برطرف نمی شود، شکمش پر از آب میشد، اما تشنگی او رفع نمیشد. چرا؟ چون او تشنه آب بود اما سعی می کرد به جای آب تشنگی خود را با یخ رفع کند. این مثال انسان است. انسان نیازمند هست، اما نمی داند به چه کسی نیازمند است. گاهی به دنبال مال می رود، نیازمندی اش برطرف نمی شود گاهی به دنبال مقام می رود باز هم نیازاش برطرف نمی شود، اگر هفت اقلیم هم به او بدهید، نیاز اش برطرف نمی شود، چرا؟ چون در حقیقت او نیازمند خدا است اما اشتباها به دنبال نعمت های خدا رفته است. نعمت های خدا جای خدا را نمی توانند بگیرند، بهشت خدا جای خدا را پر نمی کند. تا خدا را نیابد نمی تواند آرامش پیدا کند. کسی که در جستجوی خداست نه می تواند جذب نعمت های بهشتی شود و نه عذاب جهنم او را از خدا دور می کند. امیر مومنان در دعای کمیل چه می فرماید: خدایا من عذاب جهنم را تحمل می کنم، اما فراق تو را نمی توانم.
نارضایتی خدا بزرگترین جهنم است
مثلاً اگر مادری با فرزندش قهر کند، بدترین تنبیه برای او این است. اگر کودکی را سرزنش کند یا کتک بزند، اینها را تحمل می کند، اما اگر مادرش با او صحبت نکند، این برای کودک قابل تحمل نیست. جهنم آن نیست که انسان در آن بسوزد. امیرالمومنین می فرماید که آن جهنم قابل تحمل هست اما نارضایتی خداوند قابل تحمل نیست.
دوستان عزیزم بزرگترین جهنم این است که خدا به کسی نگاه نکند و او را به حال خودش رها کند. او در وادی های نعمت رها کند و او در آن وادی ها گم شود و نتواند به نعمت دهنده برسد.
دلها را برای ماه مبارک آماده کنید
این روزها آخرین روزهای ماه شعبان و ده ی استقبال از ماه مبارک رمضان است. دل هایتان را برای خدا تخلیه کنید. وقت خود را با تشریفات تلف نکنید. ماه پیش رو، ماه قرآن، ماه دعا و نیایش، ماه بندگی و عبادت، ماه توبه و استغفار است. ماه یافتن الله است. خداوند در این ماه شیطان را به غل و زنجیر می بندد، حالا هر که بخواهد به سوی خدا برود، می تواند در یک ماه به راحتی برود، یا بهتر است بگویم، در یک شب مسافت هزار ماه را طی کند. آرزوی رسیدن به او را در درون خود ایجاد کنید، او همه موانع را در این ماه از میان برداشته و راهش را روشن و شفاف کرده است تا کسانی که آرزوی ملاقات او را دارند به راحتی پیشگاه او برسند.