انتظار امام یعنی انتظار حاکمیت امامت و ظهور دین و غلبه دین و حاکمیت عدل و حکومت اسلام. در این انتظار منتظِر و منتظَر هر دو وظیفه جداگانه دارند. در این انتظار، فرد منتظِر مانند افرادی که در ایستگاه منتظر قطار نشسته اند، آرام نمی نشیند، زیرا این یک انتظار طبیعی است.
انتظار الهی و انتظار اجدادی

هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ 33
مهدویت ستون اسلام:
مهدویت یکی از اعتقادات و اصول ثابت اسلام است. کم و بیش همه فرقه های اسلامی به این اعتقاد دارند. حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله با زبان مبارک خود وعده داده است که روزگاری خواهد رسید که دوازدهمین خلیفه و پسرم ظهور کند و زمین را پر از عدل و داد گرداند، همان گونه که قبلاً پر از ظلم و ستم شده بود.
رسول خدا (ص) فرمود:
”أفضل أعمال اُمتی انتظار الفرج”
«بهترین اعمال امت انتظار فرج است»
بهترین اعمال امت من انتظار ظهور دوازدهمین خلیفه من است. برخی از علمای اهل سنت بر این باورند که حضرت مهدی (عج) هنوز به دنیا نیامده است، از این رو در آخرالزمان از خاندان فاطمه متولد خواهد شد، اما اکثریت علمای اسلام، چه از فرقه های اهل سنت باشند و چه از شیعیان، معتقدند که آخرین خلیفه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم متولد شده است. برخی از علمای بزرگ اهل سنت که همه علما به مقامشان اذعان دارند حتی ادعای ملاقات با امام زمان را دارند. علمای شیعه به ندرت جرأت می کنند که ادعای ملاقات کنند، اما برخی از علمای برجسته اهل سنت ادعا کرده اند که حضرت مهدی (عج) را ملاقات کرده اند. پس مهدویت یک باور اسلامی است.
مهدویت در پرتو آموزه های اسلامی:
همه ائمه اطهار علیهم السلام پیروان خود را به سوی ظهور حضرت حجت علیه السلام و غیبت و دوران انتظار هدایت کرده اند. اولاً خداوند متعال در قرآن کریم وعده غیبت و ظهور حضرت حجت(عج) را داده است. به گفته برخی از علما، صد و بیست آیه در قرآن کریم به موضوع مهدویت می پردازد که مربوط به ظهور، غیبت و یا سایر امور مهدویت حضرت حجت (عج) است و حتی برخی از علما این آیات را با نام آیات مهدویت جمع آوری کرده اند. یکی از آن آیات این آیه ۳۳ سوره توبه است که سه بار با تفاوت مختصر تکرار می شود:
هُوَ ٱلَّذِيٓ أَرۡسَلَ رَسُولَهُۥ بِٱلۡهُدَىٰ وَدِينِ ٱلۡحَقِّ لِيُظۡهِرَهُۥ عَلَى ٱلدِّينِ كُلِّهِۦ وَلَوۡ كَرِهَ ٱلۡمُشۡرِكُونَ
یعنی خداوند متعال رسولش را با دین و منشور هدایت فرستاد تا این دین را بر همه ادیان و جهانیان غالب کند. یعنی نه تنها دین را به بشریت بیاموزد، بلکه باید این دین را بر همه ادیان و مکاتب دیگر تسلط بخشد. حتی یک مسلمان ساده هم می داند که این وعده ای خداوند متعال که در این آیات داده است، هنوز محقق نشده است، یعنی دین در سراسر جهان گسترش یافته است، اما غالب نشده است.
جهان اسلام کنونی:
الحمدلله دین مبین اسلام و مسلمین در سراسر جهان نه تنها در کشورهای اسلامی بلکه در کشورهای غیر اسلامی نیز وجود دارد. امروز کمتر منطقه و سرزمینی در جهان پیدا می شود که اسلام به آنجا نرسیده باشد، اما این هم مسلم است که امروز اسلام و مسلمین غالب نیستند، بلکه اسلام هم مغلوب است و مسلمانان نیز مغلوب اند. به پاکستان خودمان نگاه کنید اسلام غلبه دارد یا قوانین دیگر. کشورهای اسلامی تحت سلطه نیروهای شیطانی هستند. همانطور که امروزه تقریباً همه کشورهای عربی تحت نفوذ و کنترل نیروهای شیطانی، شیطان بزرگ و غرب هستند، نفت و ثروت آنها در دست آنهاست.
غلبه اسلام، وعده الهی:
اگر بخواهیم امروز کل جهان را بررسی کنیم، اسلام و مسلمانان را در هیچ کجا مسلط نمیبینیم، در حالی که خداوند در قرآن کریم وعده داده است: «ای رسول! ما به تو آیین و دین هدایت دادیم تا این دین را بر همه ادیان و جهانیان غالب گردان. از یک طرف این امر خدا، رسالت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و وظیفه امت است، اما امروز می بینیم که قرن هاست که این وعده خداوند محقق نشده است. حال این سوال پیش می آید که این وعده الهی چه زمانی محقق می شود؟ همه علما به اتفاق نوشته اند که این وعده خداوند متعال توسط دوازدهمین جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) محقق می شود، زمانی او ظهور خواهد کرد اسلام و عدل و انصاف و نظام الهی بر همه جهان چیره می شود.
عدم مطالعه و تحقیق:
در این زمان، اکثر مؤمنان به تنهایی در مورد هیچ موضوع دینی مطالعه یا تحقیق نمی کنند، بلکه فقط به گوش دادن بسنده می کنند و حتی وقتی گوش می دهند، تلاش می کنند تا ببینند آهنگ کدام یک خطیب برای آنها لذت بخش است. برای آشنایی با دین، خودتان مطالعه و تحقیق کنید تا جلوی امام تان سرخرو باشید. امام مهدی (عج) در یکی از روایات می فرمایند: وقتی ظهور کردم و دیدم که جوان یا مؤمنی دین را نمی داند تنبیه خواهم کرد. من کسی را تحمل نمی کنم که هم پیرو من باشد اما از دین بی خبر باشد. پس باید مقدمات آگاهی از دین را فراهم کنیم.
فضیلت زمان انتظار:
در حال حاضر ما در حالت انتظار هستیم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: بهترین عبادت، انتظار امام مهدی در زمان غیبت است. حضرات معصومین(ع) فضیلت زیادی از انتظار را بیان کرده اند. عظمت مقام امام حسین (ع) را نه تنها مسلمانان، بلکه همه جهان می شناسند. فضایل ایشان را خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص) و همه معصومین (علیهم السلام) توصیف کرده اند و همه عالم می دانند که مقام امام حسین (ع) بسیار بلند است. این امام بزرگوار در حال آرزو می فرماید ای کاش! من یکی از سربازان امام مهدی بودم. روزگاری که ما در آن زندگی می کنیم زمان معمولی نیست. فرزندان و جوانان و پیران ما همگی این موهبت الهی یعنی زمان انتظار را هدر می دهند. ما باید زمان و وظایف خود را درک کنیم، خداوند متعال ما را برای چه هدفی آفریده است؟ امروز آرزو می کنیم که ای کاش! ما در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله بودیم و ایشان را زیارت می کردیم. اما این را فکر نمیکنیم که اگر در زمان او بودیم، آیا در لشکر دشمن ایشان بودیم یا در لشکر دفاع از آن حضرت بودیم؟ به همین ترتیب، ما می گوییم: ” ای کاش!” ما در زمان حضرت علی (ع) بودیم، اما فکر نمیکنید اگر در زمان حضرت علی (ع) بودیم، هیچ تضمینی وجود داشت که جزو حامیان امام باشیم؟ خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید بهترین عبادت، انتظار امام مهدی است و ائمه اطهار(ع) می فرمایند زمان انتظار بهترین زمان است.
در روایتی آمده است که امام صادق (ع) در بیان فضایل دوران انتظار برای صحابی اش ابوبصیر، فرمود: «ای کاش! من زمان انتظار را درک می کردم و منتظر خلیفه دوازدهم بودم. ابوبصیر وقتی این فضیلت های انتظار را بیان کرد، با تأسف گفت: «مولای من! پس چرا ما از این فضیلت انتظار محرومیم و چگونه می توانیم به این فضیلت پی ببریم؟ امام نسخه ای به ابوبصیر داد که اگر این کار را کردی بفهم که تو از دوران انتظار و زمان ظهور و لشکر امام مهدی و انصار و کسانی هستی که در پیشگاه امام به مقام شهادت می رسند. این دستور را مرحوم شیخ کلینی در اصول کافی آورده است.
الزامات دوران انتظار:
خواسته های دوران انتظار بیشتر از همیشه است. یعنی کسانی که در زمان انتظار زندگی می کنند، وظایفی به مراتب بزرگتر از وظایف و مسئولیت هایی دارند که بر عهده مردم زمان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گذاشته شده بود. کسانی که در زمان امیرالمومنین و سایر ائمه اطهار می زیستند، شبانه روز به شرف زیارت حضرات معصومین علیهم السلام مشرف شدند، اما وظایف بسیار سنگین تر نسبت به آنها بر عهده کسانی است که چهره نورانی آن امام زمان را به چشم خود نمی بینند. زمان ایشان بهترین زمان و انتظارشان بهترین عبادت شمرده شده است. یقیناً در این انتظار خصوصیتی هست که آن را بر همه عبادات برتری می بخشد.
دو نوع انتظار:
یکی از آنها انتظاری است که قرآن کریم و دین و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و معصومین آن را توصیف کرده اند و انتظار دیگر آن چیزی است که خودمان درست کرده ایم. همین طور دین بر دو قسم است و قرآن کریم نیز گفته است که دو نوع دین وجود دارد، یکی دینی که پیامبران آورده اند و دیگری دینی است که اجداد ما آورده اند. در قرآن کریم آمده است که
وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ تَعَالَوۡاْ إِلَىٰ مَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ وَإِلَى ٱلرَّسُولِ قَالُواْ حَسۡبُنَا مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ
هنگامی که پیامبران نزد قوم خود آمدند و گفتند: «ای مردم! به سوی آنچه خداوند نازل کرده است بیایید. مردم به دعوت پیامبران پاسخ گفتند:
حَسۡبُنَا مَا وَجَدۡنَا عَلَيۡهِ ءَابَآءَنَآۚ
ما به آنچه شما آورده اید نیاز نداریم، زیرا آنچه نیاکان ما آورده اند برای ما کافی است. همه ملت ها این جواب را به پیامبران داده اند. اجداد و نیکان شان خواه این اجداد، اجداد خانوادگی باشند یا اجداد مذهبی، اجداد فرهنگی یا اجداد اجداد سیاسی آنچه سیره آنها نسل های بعدی به همان عمل می کنند.
سیاستی که در حال حاضر در جامعه ما جریان دارد، سیاست انبیا است یا سیاست اجداد ما؟ البته که این سیاست اجدادی است. امروز همه ما درگیر همان سیاستی هستیم که اجداد ما پیشگام بوده اند. آیا فرهنگ، آداب، سبک زندگی و رفتار ما متعلق به پیامبران است یا اجداد ما؟ به همین ترتیب، در هر زمینه ای که برویم، آنچه را که گذشتگان ما آورده اند مقدس می دانیم، اما به آنچه پیامبران آورده اند توجهی نداریم.
مشکلات حضرات معصومین(ع):
پس از رسول خدا(ص)، خداوند متعال 12 معصوم(ع) را فرستاد، با وجود امامان معصوم(ع) این مدت از امامان پیروی نکرد، زیرا ائمه (ع) دین اجداد خود را ارائه نکردند، در حالی که آن مردم دین اجدادی خود را ترجیح دادند. بنی امیه و بنی عباس پیرو دین پیامبران صلی الله علیه و آله نبودند بلکه به سیره اجداد خود پیروی کردند و دین اجداد خود را تا آخر ادامه دادند. شیعیان ما باید نه به روش اجدادی، بلکه به شیوه های الهی، حسینی و زینبی باید عزاداری برپا کنند. روش های اجدادی نه اجداد را به جایی می برد و نه فرزندان را به مقصود می رساند. یزید در دمشق اهل بیت علیهم السلام را اسیر کرد و نامحرمان را جمع کردند و سر مطهر امام حسین علیه السلام را جلوی خود گذاشت و شروع به کفر گفتن کردند. چوبی به دست می گرفت و گاهی به موهای سر مقدس می زد، گاهی به لب های زخمی می زد، و این شعر را می گفت:
’ليت أشياخي ببدر شهدوا‘
ای کاش! اگر اجداد من که در بدر به دست علی (ع) کشته شدند، زنده بودند، می دیدند که من از آنها انتقام گرفته ام و اگر زنده بودند، می گفتند: «ای یزید! دستت درد نکند یعنی این ملعون، فکر می کرد با این روش دین پیامبران را با به بردگی گرفتن اولاد پیامبران (علیهم السلام) می تواند سرکوب کند و سلسله نیاکان خودش را زنده کند. مشکل دین همیشه این بوده که مردم کمتر پیرو انبیا و ائمه (علیهم السلام) بودند و بیشتر پیرو اجدادشان هستند.
دو شکل از هر چیزی:
هر چیزی به دو صورت است، یعنی یکی صورت اجدادی و دیگری صورت الهی. مثلاً اگر نماز را بگیریم، یک نماز اجدادی و دیگر نماز الهی است. در قرآن کریم آمده است که پیامبران وقتی مردم را به دین الهی فرا می خواندند، مردم می گفتند: «دین اجداد ما ما را بس است». به همین دلیل مردم با اینکه دین را قبول داشتند از دین دور ماندند. مثلاً امروز در پاکستان هیچکس خود را بی دین نمی داند. باوجود کشتن مسلمانان به نام دین و تخریب مساجد و کشتن زائران و عزاداران باور دارند دیندارترین هستند. بنابراین هیچ کس در اینجا خود را بی دین نمی داند. همه اینها به این دلیل است که نام شان نام پیامبران (علیهم السلام) است و کارشان، مثل کار نیاکان خودشان. پس ببینیم این کدام دین است: دین خدا و پیامبرا و امامان (علیهم السلام) یا دین اجداد ما؟ به همین ترتیب، تمدن و سیاست نیز دو قسم است، یکی الهی و دیگری اجدادی. پس هر چیزی دو شکل دارد.
منتظران پیامبران:
ما اولین نسل در دنیا نیستیم که منتظر کسی باشیم. خداوند متعال در قرآن کریم از امت های منتظر یاد کرده است. مثلاً بنی اسرائیل از منتظران بودند که خداوند متعال به بنی اسرائیل وعده داده بود که پیامبری را در میان آنها بفرستد که بیاید و آنها را نجات دهد. حضرت موسی پیامبری است که خداوند متعال ظهورش را وعده داده و سپس حضرت موسی آمد. همینطور حضرت ادریس و حضرت الیاس که بنابر برخی روایات دو نام از یک پیامبر هستند. او نیز مدتی در غیبت ماند. نام این پیامبر خدا ادریس بود و سپس به غیبت رفت و چون ظهور کرد، نامش الیاس بود. به همین ترتیب، امتهای گذشته که پیامبران به درمیان شان آمدند و بشارت دادند که پیامبری در آخرالزمان خواهد آمد که نامش احمد باشد، بیشترین انتظار را داشتند. این مردم منتظر ظهور پیامبر آخرالزمان بودند. هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از مکه به مدینه هجرت کرد، تعداد زیادی یهودی در آنجا بودند. یهودیان از مردم قدیم مدینه نبودند، بلکه از فلسطین به مدینه مهاجرت کردند، زیرا علما و پیامبرانشان پیش بینی کرده بودند که پیامبر آخرالزمان در سرزمین عربستان ظهور خواهد کرد و کتب آسمانی قبلی نیز مرتباً اعلام کرده بودند که او می آید و بشریت را از ظلم و ستم نجات می دهد. بنابراین بنی اسرائیل منتظر ظهور رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بودند.
منتظران رسول خدا(ص) درس عبرت اند برای ما:
برای ما این داستان جای عبرت است که یهودیان برای استقبال از رسول خدا (ص) به مدینه آمدند و در آنجا سکنی گزیدند، زیرا در کتب شان نوشته شده بود که پیامبر آخر الزمان به این منطقه می آید، همانطور که در مورد ظهور امام زمان (عج) آمده است که در مکه ظهور می کند. در نهایت چنین شد پیامبر در مکه به دنیا آمد اما بعد به مدینه هجرت کرد. هنگامی که آن حضرت (ع) به مدینه آمد، در آنجا مردم دو جور بودند: بت پرستان و اهل کتاب یعنی یهودیان که به دین الهی ایمان داشتند و مشتاقانه منتظر او بودند، اما هنگامی که پیامبر آمد و رسالتش را ابلاغ کرد، اوس و خزرج که مشرک بودند به او ایمان آوردند. اما هیچ یک از یهودیان ایمان نیاورد. حضرت از آنان پرسید: شما منتظر من بودید، برای استقبال از من به مدینه آمده بودید و علما و پیامبران شما نیز درباره من نوشته اند و ذکر من در کتابهای آسمانی شما نیز هست، پس چرا ایمان نمی آورید؟ آیا من پیامبر آخرالزمان نیستم؟ گفتند: همانا تو آن پیامبر هستی. زیرا تمام نشانه هایی که در کتاب ما بود در درون شما وجود دارد. یقیناً تو آن پیامبر هستی، ولی ما به تو ایمان نمی آوریم. در قرآن کریم آمده است که
يَعۡرِفُونَهُۥ كَمَا يَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡ … (بقره، ۱۴۶)
این مردم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را همان گونه که فرزندان خود را می شناختند، می شناختند، ولی به او ایمان نمی آوردند. دلیل شان چه بود که ای محمد تو پیامبر هستی و همه نشانه ها در تو هست، اما تو از بنی اسرائیل نیستی، از اجداد ما نیستی، تو فقط از سلسله انبیای الهی هستی، در حالی که ما وعده داده ایم که از پیامبر اجدادی پیروی کنیم و از بنی اسرائیل پیروی کنیم. ما از آنچه از بنی اسرائیل نیست پیروی نمی کنیم. از این رو با وجود یقین به نبوت او نپذیرفتند و بعداً در مورد جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز همین اتفاق افتاد. مردم به امام بودن امیرالمومنین(ع) اعتقاد داشتند و می دانستند که امام علی امام برگزیده خداوند است، اما با این وجود قبول نکردند. حتی کسانی که برای امام قصیده و اشعار سروده بودند آنها هم امام را رها کردند و همه اینها به خاطر تعصب اجدادی شان بود. پس باید به یاد داشته باشیم که پیوندهای اجدادی همیشه مانع پیروی از دین الهی می شود.
تفاوت انتظار الهی و اجدادی:
انتظار نیز که به فرموده حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم افضل ترین عمل است، دو نوع است: انتظار اجدادی و انتظار الهی. انتظار اجدادی، روشی که ما برای همه چیز منتظریم. فرض کنید اگر در جایی مجلسی برپا شود و سخنران یا واعظی تأخیر داشته باشد، در آنجا منتظر او هستند. به همین ترتیب، به عنوان مثال، اگر اتوبوس دیر شود، ما در ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس هستیم. ما منتظر آب و برق و باران و چیزهای دیگر هستیم و مثل همین ها منتظر امام مان هم هستیم. اگر این هم مثل انتظار چیزهای دیگر است که ما منتظرش هستیم، پس فرق این انتظار و آن انتظار چیست؟ اگر منتظر امام خودمان باشیم همان طور که منتظر چیزهای دیگر هستیم، این انتظار اجدادی است. در انتظار آبا و اجدادی که هیچ اتفاقی برایمان نمی افتد مثلاً برق می رود، آب قطع می شود، می گوییم این چه حکومتی است؟ مردم چجوری هستند چرا این دولت رای دادند؟ حالا دفعه بعد ما رای نمیدهیم و منتظر انتخابات میشویم، اما وقتی انتخابات میآید به همین حاکمان رای میدهیم چون فریب سخنرانیها و وعده های دوغین شان را میخوریم.
مشکل بزرگ پیروان علی(ع):
مشکل بزرگ پیروان امیرالمومنین (ع) این است که به راحتی فریب می خورند. قرآن را بر نیزه ها بلند کن اینها فریب خورده اند. یکی اگر روی منبر بیاید و کمی سوگند بخورد اینها گول می خورند. یک حدیث برای شان بخوانید، اینها فریب می خورند و باور می کنند، گویا فریب خوردن را برای خود فضیلت بزرگی می دانند. امام علی (ع) می فرماید: به خدا قسم! از زمانی که خداوند به من هوشیاری داده است، نه کسی را فریب داده ام و نه فریب کسی را خورده ام. بنابراین، فریب خوردن یک فضیلت نیست. چون مؤمن از يك چیز دو مرتبه فریب نمىخورد:
لاَ يُلْسَعُ اَلْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَيْنِ.
دین محتاج مؤمنان ساده لوح نیست، افراد احمق حتی با علی (ع) خوارج می شوند. لشکر دوازده هزار نفری خوارج لشکر امام علی (ع) بود، اما لشکر احمقانه بود همین که قرآن بر نیزه ها بلند شد، این قوم نادان علی (ع) را رها کردند و به جنگ با علی (ع) آمدند. پس دین به احمق نیازی ندارد. مؤمن عاقل و بصیر و آگاه به همه چیز است یعنی به زمان و کشور و دین و مسئولیت و وظایف خود آگاه است. در این کشور ما روی محصولات کشاورزی سم می پاشند تا آسیبی به آنها نرسد، اما به دین خود اهمیتی نمی دهند که مبادا آسیبی به دین و فرزندان و نسل شان برسد. جامعه، خانه و فرزندانتان را هم سمپاشی کنید تا آسیبی به آنها نرسد. امروز ما اصلاً توجه ای به این آسیب ها نداریم، اما در مورد آن بسیار ساده لوح شده ایم.
انتظار اجدادی:
انتظار اجدادی از بهترین اعمال نیست، بلکه بدترین نوع انتظار است. این انتظار آبا و اجدادی که به ما یاد دادند اینطور منتظر بمانیم. ما می گوییم صبر می کنیم تا برق و قطار و اتوبوس و … بیاید و منظورمان از صبر آرام نشستن است. این نه آن انتظار الهی و انتظاری است که انبیا از آن سخن گفته اند، و نه از بهترین عبادات است و نه انتظاری که امام صادق (علیه السلام) مشتاق آن بودند: «ای کاش من هم در زمان انتظار بودم». یعنی امام حاضر در حسرت زمان امام غایب است و امروز ما می گوییم اگر در زمان امام حاضر بودیم بهتر بود. این چه انتظاری است که ائمه و پیامبران (علیهم السلام) بر آن تأکید دارند در حالی که ما از آن عصر ناراضی هستیم؟ انتظار الهی به این معنا نیست که ما آرام بنشینیم. آرام نشستن و انتظار کشیدن، انتظار اجدادی است.
انتظار الهی:
انتظار امام یعنی انتظار حاکمیت امامت و ظهور دین و غلبه دین و حاکمیت عدل و حکومت اسلام. در این انتظار منتظِر و منتظَر هر دو وظیفه جداگانه دارند. در این انتظار، فرد منتظِر مانند افرادی که در ایستگاه منتظر قطار نشسته اند، آرام نمی نشیند، زیرا این یک انتظار طبیعی است. در انتظار اجدادی، قطار حرکت می کند و پیش منتظر می آید، اما در انتظار الهی، ملت حرکت می کند و به سوی رهبر و امام خود می رود. سخنرانی ها، سرودها، صحبت ها، داستان ها و شعرهای ما در مورد امام و ظهور ایشان همه نشان دهنده انتظار آبا و اجدادی است، مثلاً این سرود را می خوانیم: «دعا کنید امام ظهور کند، و این داستان روزانه تمام شود». این زبان، زبان منتظر خسته، کوفته و فرسوده است. می نشینیم و می گوییم امام بیاید، همان طور که کوفیان به امام حسین (ع) نامه نوشتند که منتظر شما هستیم، زود بیایید. وقتی امام به کربلا رسید، دید که کسی به آنجا نیامده است، زیرا کوفیان انتظار الهی نمی کشیدند، بلکه انتظارشان انتظار اجدادی بود. در انتظار الهی، امت باید به امام روی آورد، امت باید به دستگاه امامت روی آورد.
آمادگی برای تسلط امامت:
انتظار یعنی آمادگی مثلاً اگر فردی منتظر فرمانده جنگ باشد، با هاکی، توپ فوتبال یا با چوب کریکت منتظر او نمی ماند. بلکه در شان کسی که در انتظار او هست آمادگی می کند. جمعی از مؤمنان با این شکایت که باران نیامده نزد یک روحانی آمدند، و گفتند که باید نماز استسقا بخوانید. گفت باشه همگی فردا بیایید صحرا نماز می خوانم. فردای آن روز که همه مردم رسیدند، روحانی گفت: شما به نماز و رحمت الهی اعتقاد ندارید. چون اگر ایمان داشتید آماده می آمدید، یعنی چتر با خود می آوردید، اما شما مردم دست خالی، بدون آمادگی آمده اید. همین طور امروز می گوییم «ای امام بیا» اما هیچ آمادگی برای امام نداریم.
امامت امام مهدی(عج):
ما در واقع امامت امام را نفهمیدیم که امام بیایند چگونه امامت خواهند کرد. امامت آن چیزی نیست که ما مد نظر داریم. همان گونه که شخصیت های روحانی وجود دارند که دست و کلام و زبانشان تأثیر دارد که از طریق کلام و دستانشان شفا می گیریم. کسي که دندان درد دارد مي گويد وقتي امام بيايد من مي روم از حضرت مي خواهم دندانم را شفا دهد. آن که کمراش درد دارد می گوید: امام که بیاید می روم و از او می خواهم که دست اش را روی شانه من بگذار تا خوب شود. بدهکار فکر می کند وقتی امام بیاید می رود و از او می خواهد که بدهی او را پرداخت کند. امام این کارها را نمی کند. ما باید در نظر بگیریم که از چه کسی می خواهیم و برای چه چیزی آماده می شویم. آماده سازی ما به ما می گوید که منتظر چه چیزی هستیم. اگر یک نفر جلوی شما سفره پهن کند و بگوید من برای جهاد آماده می شوم، آیا باور می کنید؟ آمادگی فرد نشان می دهد که برای چه چیزی آماده است. اجازه دهید هر یک از ما به خودمان نگاه کنیم و ببینیم امروز برای چه چیزی آماده ایم. امام به یک شخصیت روحانی نمی گویند که وقتی بیاید فقط به شما شفا می دهد و دردهای شما را درمان می کند و گمشده ای شما را پیدا می کند.
هدف از غیبت امام مهدی(عج):
امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امامی است منصوب من الله، وقتی بیاید کارهایی را که ما امروز به آن فکر می کنیم، انجام نمی دهد، بلکه می آید و کارهایی را که در زمان پیامبران و سایر ائمه (علیهم السلام) انجام نشد، انجام می دهد. کاری که در زمان حیات انبیاء (علیهم السلام) و ائمه (علیهم السلام) انجام نشد این است که دین خدا بر همه جهان غلبه و تسلط پیدا نکرد و دین بر همه ادیان غالب نشد. بقية اللّه را خداوند متعال حفظ كرده است، زيرا وقتى طرفداران و پيروان او آنقدر آماده باشند كه بتوانند نظام امامت را در سراسر جهان برقرار كنند، آن را آشكار خواهد كرد. آیا امروز اینگونه آمادگی داریم که امام را فرا می خوانیم؟ آیا آمادگی کامل برای تسلط دین داریم؟ در حالی که امروز ما برای همه کارهای دیگر به جز این هدف آماده ایم. یعنی حاضریم خواسته هایمان را برآورده کنیم، دردهایمان را درمان کنیم و مشکلاتمان را حل کنیم. اگر به کارهای روزمره خود نگاه کنیم، آمادگی به وضوح قابل مشاهده است. کسانی که برای این هدف بزرگ آماده و مایل هستند در واقع منتظرند و این انتظار، انتظار الهی است.
آگاهی نداشتن نسبت به مفهوم امامت:
امروز ما آمادگی قیام امامت را نداریم چون معنای امامت و ولایت را نمی دانیم. ما برای گوساله سامری آماده ایم، اما برای نظام الهی آماده نیستیم. در قرآن آمده است که سامری آدم حکیم، دانا، مهندس و دانشمند بزرگی از قوم حضرت موسی بود. هم در دین و هم در امور دنیوی گویا دارای مدرک دکترا بود. هنگامی که خداوند حضرت موسی را به مدت سی روز به حجاب راز فراخواند، و موسی هارون را جانشین خود قرار داد و خود نیز به غیبت رفت. وقتی این سی روز تمام شد، خداوند متعال او را ده روز دیگر در آنجا نگهداشت. برخی در مورد این ایام اضافی نوشته اند که کار خدا در سی روز تمام نشد، پس ده روز دیگر نگهداشت و برخی نوشته اند که کار حضرت موسی تمام نشد، پس ده روز دیگر آنجا ماند. در واقع، هیچ یک از این چیزها درست نیست، زیرا کار سامری در واقع کامل نشده بود. سامری این کار را کرد که به محض رفتن حضرت موسی، به زنان گفت که موسی دنبال خدایی که رفته او آن خدا را نمی شناسد بلکه من می شناسم، و برای این کار، من به کمک شما نیاز دارم، من به مقداری فلزات گرانبها نیاز دارم. زنان گفتند: ما فراوان داریم. زنان بنی اسرائیل تمام طلا و نقرهای را که داشتند آوردند و به سامری دادند. سامری آن طلا و نقره را گرفت و ذوب کرد و مجسمه ای به شکل گوساله ساخت و این مجسمه را چنان ماهرانه ساخت که حتی صدایی مانند گاو در می آورد. هنگامی که سامری ساختن آن را تمام کرد، سپس به زنان گفت: ببینید، این خداست. هر چه از او بخواهید، او شما را اجابت می کند. در حالی که شما مدام خدای موسی را می خوانید و او حتی اجابت نمی کند، این خدایی است که وقتی از اینجا صحبت می کنید، از آنجا پاسخ می دهد و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد. زنان هم به مردان گفتند این خداست. امروزه نیز بسیاری از زنان مردان را بدبخت کرده اند و شوهران خود را نزد جادوگران و فالگیرهای قلابی می برند.
هنگامی که گوساله را می ساخت، حضرت هارون جلوی او را گرفت و گفت: مواظب باش، از دین خدا پیروی کن و از این گوساله پیروی مکن، زیرا این فقط برای گمراهی توست. این داستان در قرآن آمده است تا به ما بگوید: ای مردم! اولاً اینکه حجت خدا به امر خدا غیبت می کند، این اولین بار نیست. حضرت موسی (ع) هم غیب رفته بود. ثانیاً برای نشان دادن اینکه حجت خدا هرگاه در حجاب غیبت می رود، امت را به حال خود نمی گذارد. پس حضرت موسی هارون را به جانشینی خود برگزید. چنانکه در حدیث آمده است:
أَنْتَ مِنِّي بمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِن مُوسَى، إِلَّا أنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي.
«یا علی! رابطه من با تو مانند رابطه هارون و موسی است، یعنی رسول الله (ص) می فرماید وقتی من رفتم امت را به تو می سپارم. تو را وارث و جانشین و وصی خود قرار خواهم داد. نکته سوم این است که اگر پیامبری سی یا چهل روز غایب شود، سامریانی به دنیا می آیند که جامعه را گمراه می کنند و آیا امامی که دوازده سیزده صد سال در حجاب غیبت بوده است، سامری در جامعه ما متولد نشده است؟
وظيفه منتظران در زمان غيبت:
امروز تمام جهان اسلام در دست سامریان است. در عصر انتظار، وظیفه منتظران این نیست که منتظر آمدن برق باشند، این انتظار آبا و اجدادی است که منتظِر می نشستند تا منتظَر بیاید. در انتظار الهی، منتظَر در مکانی مستقر است و منتظِر باید به سمت آن برود. ما باید خود را آماده کنیم تا خودمان، ملتمان و مسلمانان امروزی را از دست سامری ها نجات دهیم. یعنی در مقابل با نظام آفریده خدا یک نظام ساخته دست بشر که گوساله سامری این زمان است، در حال ایجاد است. آیا مسلمان امروز تحت نظام الهی زندگی می کند یا تحت یک نظام ساخته دست بشر؟ سیستمی که ما در آن زندگی می کنیم و سیستم هایی که کل جهان در آن زندگی می کند، همه گوساله های سامری هستند. لذا برگزارکردن جشن ظهور وارث موسی با پیروی از سامریان فائده ای ندارد. تا زمانی که پیرو هارون هستید ظهور موسیٰ را جشن بگیرید.
هارون امروزی:
هارون امروز کیست؟ امروز که امام به امر خدا برای مدت نامعلومی در غیبت قرار گرفته است، آیا امت به سامری ها سپرده شده است یا هارون هم درمیان امت وجود دارد؟ قطعا وجود دارد. چون وقتی وارد غیبت صغری شد، چهار فقیه بعنوان نواب خودش تعیین کرد و گفت که این چهار نفر، هارون من هستند، پس هر چه می گویند باید پذیرفته شود و چون غیبت کبری آغاز شد، از امت خواست که در آن زمان به فقیهان مراجعه کنند و فرمودند که بعد از من این فقها وصی من خواهند بود. پس هارون امروزی فقهای زمان هستند. با پیروی از ولی فقیه باید روز تولد امام را جشن گرفت. نظام های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشی که تحت آن زندگی می کنیم، همه سامری هستند. ما فرزندان مان را به دست سامری ها می سپاریم تا سامری ها آنها را تربیت کنند و این سامری، این نظام آموزشی، فرزندان مؤمنان را به گوساله پرست تبدیل می کند. بنابراین، امروز در ملت پاکستان، بچه ها به محض اینکه چیزی یاد می گیرند، مستقیماً به سراغ گوساله می روند، زیرا این سامری به فرزندان مؤمنان همین طور می آموزد که من گوساله تکنولوژی را به شما می دهم. سامری زمان حضرت موسی هم تکنولوژی داشت و هم ایدئولوژی. سامریان امروز هم برای امت رسول الله (ص) هم یکنولوژی دارند و هم ایدئولوژی.
فرعون های امروزی:
در عصر حاضر نظام و کشور و ملت و همه چیز امت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در دست سامریان است. خداوند متعال انشاء الله روزی را خواهد آورد که همه امت اسلام و به ویژه مسلمانان پاکستان همه آماده و منتظر امام باشند زیرا همه به امام مهدی (عج) ایمان دارند. امروز هزاران فرعون بر مسلمانان حکومت می کنند. آمریکا، اروپا، ناتو و بسیاری از فرعون های زمان بر ما مسلط هستند. تنها حجت خدا می تواند ما را از دست این فرعون ها نجات دهد، اما حجت خدا زمانی ما را نجات می دهد که به جای سامری در کنار هارون باشیم. روزی که سامریان را پشت سر بگذاریم و منتظر ظهور موسی باشیم، خدای متعال حجت خود را به ما باز خواهد فرستاد. از خداوند متعال می خواهیم که به همه مسلمانان آگاهی و درایت منتظر امام زمان عنایت فرماید.