بهترین راه قبولی دعا این است که انسان در اول و آخر دعا بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد. اگر دعا را در پاکت صلوات بپیچید و برای خدا بفرستید، قطعاً خداوند آن را می پذیرد.
بازماندگان چه کاری می توانند برای متوفی انجام دهند؟

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ﴾ بقره آیه 62
البته آنانكه ايمان آوردند (مسلمانان) و آنانكه يهودىاند و نصارا و صابيان (پيروان حضرت يحيى)، هركدام كه به خدا و روز واپسين ايمان [واقعى] آورد و كردارى شايسته كند، پاداششان نزد پروردگارشان محفوظ است و نه بيمى بر آنان است و نه اندوهى خواهند داشت
روضه ی امروز برای ثواب یک پدر است و همه ما که در این روضه شرکت کرده ایم برای پدرانمان که از دنیا رفته اند طلب مغفرت و بخشش کنیم .
بازماندگان چه کاری می توانند برای متوفی انجام دهند؟
بستگان هر میت سعی می کنند در این دنیا کاری برای متوفی انجام دهند که در آنجا رستگاری و آمرزش او را به ارمغان بیاورد و خداوند بر او برکت نازل کند. این هدف مشترک همه بستگان متوفی است.
قرآن كريم در مورد اينكه خداوند درگذشتگان را چگونه پاداش مي دهد چه فرموده است؟ خداوند متعال برای کسانی که از این دنیا به سوی دار آخرت رخت می بندند و پیش پروردگار شان می روند، اگر گناهکار باشند چگونه بخشیده می شوند و اگر مطیع باشند چگونه پاداش می گیرند؟ یا بازماندگان متوفی چه کار می تواند برایش بکنند؟
آیا زنده می تواند به مرده کمک کند یا مرده به زنده می تواند کمک کند؟
علما و مفتیان به ما گفته اند که برای مردگان قرآن بخوانید، صدقه بدهید، برایشان دعا کنید، اجرشان به آنها می رسد. اما در اینجا دو مسئله وجود دارد: آیا مردم دنیا می توانند پس از مرگ به مردگان کمک کنند؟ و آیا مردگان می توانند به زنده ها کمکی بکنند؟ در مورد سوال دوم، اختلاف بین فرق و مذاهب اسلامی بسیار است، اما یک چیز ثابت است که حتی اگر یک انسان عادی نتواند آن را انجام دهد، اما یک شهید می تواند انجام دهد، زیرا او بنص قرآن نمرده است، او در جهان ابدی زنده است و پیش خداوند رزق می گیرید که انبیا و ائمه طاهرین (علیهم السلام) از این قبیل اند و میتوانند ما را یاری کنند، حمایت کنند و شفاعت کنند. اما آیا ما میتوانیم به مردگان مان کمک کنیم؟ خوب، ما سعی می کنیم از طریق رسومات خودمان به آنها کمک کنیم. از آنجایی که ما بیش از دین اهل رسومات و تشریفات هستیم، ما مردمی مقید به تشریفات هستیم، بنابراین رسومات در شبه قاره مهمتر از دین است. اگر کسی بمیرد، یکی از تشریفات و رسومات ما این است که به مردمی که به تشییع جنازه آمده اند غذا بدهیم. هر مکانی مراسم خاص خود را دارد، مانند مراسم ازدواج، مراسم مرگ و میر. مراسم بخشی از تمدن و فرهنگ است و ربطی به دین ندارد. یک رسم ما درمیان ما این است که در هنگام مرگ یکی از عزیزان لباس سیاه بپوشیم، در حالی که در کشور همسایه ما، هند، در هنگام مرگ یکی از بستگان لباس سفید می پوشند.
مراسم مهمتر از دین است
بنابراین، این آداب و رسوم متفاوت است، در سراسر جهان مدام در حال تغییر است، برخی از آداب و رسوم توسط مردم ایجاد شده و برخی از اجداد به ارث رسیده است. و امروز عصر رسانه است، بسیاری از رسوم را از طریق شبکه های اجتماعی تماشا می کنند و در جامعه خودشان رواج می دهند. رسومات هر چه که باشد ربطی به دین ندارد. رسومات را ما برای تسلای قلب خودمان انجام می دهیم، نه برای مردگان. مثلاً حتی این مجلسی که ما برگزار می کنیم برای مرده نیست یا کسانی که در تشییع جنازه شرکت می کنند برای مرده نمی آیند، برای تسلی و تشفی زندگان می آیند. در بسیاری از تشییع جنازه ها افراد سیاسی هم شرکت می کنند، چرا در زمان انتخابات به آنها رای بدهند، اینها ربطی به آن مرحوم ندارند. برای مردم سیاسی فرقی نمی کند که این جسد مورد عفو خداوند قرار بگیرد یا نه. یا برخی از مردم از راه دور می آیند که فقط به دلایل اجتماعی می آیند اینها همه تشریفاتی است که ما برای خودمان انجام می دهیم. فرمان خداوند در مورد اینکه وقتی کسی می میرد چه باید کرد چیست؟ دستور خداوند متعال این است که وقتی یک مسلمان مؤمن می میرد، برخی از حقوق و تکالیف میت بر عهده بازماندگان است، یکی از آنها این است که تشییع جنازه، کفن و دفن میت فوراً انجام شود، دفن نباید به تاخیر بیفتد. اما ما جسد را نگه می داریم و منتظر پسر و دختر هستیم تا از امریکا و کانادا بیایند. میت را سه یا چهار روز در خانه نگه می دارند. این درست نیست، این رسم ماست، این رسم است که خودمان درست کرده ایم، اما دستور خدا این است که هر چه زودتر میت را غسل داده، نماز میت را بخوانیم و دفن کنیم. اینها تعهدات هستند. که بر زندگان واجب است. بر همه مؤمنین منطقه واجب است. اینها واجباتی است که به آنها واجب کفایی می گویند. به عبارت دیگر غسل و کفن و دفن میت بر همه مسلمانان واجب است ولی اگر عده کمی این واجبات را انجام دهند از بقیه ساقط می شود. لازم نیست همه در آن دخیل باشند، اما اگر کسی این کار را نکرد، همه مقصرند.
تأخیر در تدفین میت صحیح نیست
اما این درست نیست که ما میت را به انتظار فرزندان و بستگان نگه داریم، اگر پسر، دختر یا هر اقوام دیگری آنقدر با متوفی محبت میکردند، وقتی او زنده بود، در بیمارستان بود، به خدمت نیاز داشت آن موقع می آمدند. اما این درست نیست که میت را دو یا سه روز فقط برای دیدن صورت مرده پس از مرگ دفن نکنیم.
اگر کسى شب از دنیا رفت، آن را همان شب دفن کنید روز از دنیا رفت همان روز دفن کنید، و کسانی که بعدا می آیند براى آن مرحوم طلب مغفرت کنند. ما خدا را خشمگین می کنیم تا مردم را راضی کنیم. مؤمنان باید از کارهایی که نه خدا را خشنود می کند و نه به نفع میت می باشد خودداری کنند.
بخشش آن مرحوم و تشریفات ما
مرحله بعد از دفن، مرحله بخشش میت است. آداب و رسوم ما برای بخشش چیست؟ و فرمان خدا چیست؟ خداوند مسئولیت بخشش میت را بر عهده بستگان متوفی و سایر مؤمنان آن منطقه قرار نداده است. بخشیدن مرده بر عهده زنده ها نیست. بلکه این وظیفه هر انسانی است که تا زمانی که زنده است، بخشش خود را خودش از خداوند بخواهد و کاری کند که خداوند تا زنده است او را ببخشد. زیرا خداوند دین را برای زندگان فرستاده و همه احکام آن برای زندگان است.
اما ما چه کار می کنیم، تمام زندگی خود را جدا از دین می گذرانیم و فکر می کنیم بعد از مرگ ما دیگران موجب بخشش ما خواهند شد. از طریق چه چیزی؟ از طریق تشریفات مختلف از طریق آداب و رسوم مختلف. این یعنی در دین خدا نقصی بوده یا رسول خدا فراموش کرده به ما بگوید یا جبرئیل بیاورد یا صحابه به ما نرسانده اند! یعنی چه؟ بنابراین ما سعی می کنیم توسط آداب و رسوم ما آن مرحوم بخشیده شود. این رسومات از کاستی های دین نیست، بلکه برای راحتی ماست، گاهی اوقات پیش می آید که ما به تکلیف شرعی عمل کنیم، اما می گویند که ما می خواهیم این کار را برای تسلای خود انجام دهیم. پس تشریفات همان چیزی است که ما می خواهیم برای تسلای خود انجام دهیم وگرنه اگر بر اساس دین خداوند متعال زندگی کنیم، کمبودی وجود ندارد تا بتوانیم با کارهای اضافی بیشتر خود را راضی کنیم.
فرمان خداوند در مورد بخشش
خداوند متعال یک روش کامل برای بخشش آورده است در همان آیه ای که در ابتدای بحث خواندم. آیه 62 سوره بقره. خداوند متعال در آن فرموده است: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا. همانا کسانی که ایمان آورده اند. یعنی به توحید خدا ایمان آوردند، به نبوت رسول ایمان آوردند ، به قرآن ایمان آوردند. کسانی که به روز قیامت ایمان دارند، قرآن آنها را مؤمن می داند. اما عده ای هم هستند که به رسول و قرآن ایمان نیاوردند ولی یهودی و مسیحی و صابئین ماندند. مردم صابی چه کسانی هستند؟ صابیون کسانی هستند که از پیروان جناب یحیی (ع) هستند. حضرت یحیی فرزند حضرت زکریا (ع) بود. پیروان او صابئین نامیده می شوند. برخی گفتند نه، پیروان جناب داوود صابئین نامیده می شوند که کتاب شان زبور بوده است. بهرکیف، قرآن چهار دین را ذکر کرده است: مسلمانان، یهودیان، مسیحیان و صابئین. اگر بمیرند چگونه بخشیده می شوند؟
قرآن چهار دین را ذکر می کند، اما دامنه آن چندان محدود نیست. هر دین و مذهب فرقه های خاص خود را دارد، در بین خود مسلمانان چند فرقه وجود دارد، اگر از آنها بپرسید که بعد از مرگ چگونه بخشیده می شوید، هرکسی نظر خود را اعلام می کند. و نسخه خود را به شما خواهد گفت. اما آیا نسخه ساخته شده توسط آنها همان نسخه ای است که خداوند در قرآن بیان کرده است؟ نه اصلا. درست مثل این است که شما برای پذیرش به دانشگاه بروید و از مدیر مدرسه بخواهید که پذیرش من را در دانشگاه خود بگیرد اما من در دانشگاه می مانم و به جای قانون دانشگاه از قانون خود پیروی می کنم. قانون مال من خواهد بود، دانشگاه مال شما. خداوند ما را به بهشت ببرد، اما بهشت مال خداست، قانون رفتن به بهشت از آن من خواهد بود. آیا ممکن است؟
نگاه مردم درمورد بخشش متوفی
آمرزش را خدا می دهد، خدا تو را به بهشت می برد، نعمت های بهشت را خدا می دهد، آن وقت دستورات هم از آن خدا خواهد بود، قانون هم از آن خدا خواهد بود، راه بهشت هم باید توسط خداوند تعریف شود. شما نمی توانید با روش خودتان در بهشت خدا وارد شوید.
خداوند در این آیه سوره بقره یکی از قوانین خود را توضیح داده و این سوء تفاهم را برطرف کرده است که ادیان مختلف برای بهشت رفتن و استغفار از خداوند و این تصور که خداوند ما را بر اساس قوانین و مقررات خود مان می بخشد، را باطل می کند. چون پیروان همه ادیان برای خود شان احکام خود را وضع کرده اند، يهوديان قواعد خاص خود را دارند، مسيحيان روش خاص خود را دارند، صابئان نظام خاص خود را دارند، مسلمانان نيز احكام بخشش خاص خود را دارند و سپس همه فرقه هاي شيعه در درون مسلمانان هستند. در میان اهل سنت هم چندین فرقه وجود دارد که هر کدام احکام بخشش خود را از جانب خداوند پس از مرگ بیان می کنند. شیعیان می گویند حزب ما خیلی قوی است، ما کاری نداریم، چون رهبران بهشت مال ما هستند، بعد از مردن امیر المومنین علی علیه السلام به استقبال ما می آید، دیوبندی ها می گویند حزب ما از شیعیان هم قوی تر است. ما عاشق پیغمبر هستیم مگر عاشق پیغمبر را میتوان به جهنم انداخت! رسول اکرم در محشر روی صندلی می نشیند و امتش را می بخشد، ما در این دنیا کاری نداریم.
یهودیان هم همین فکر را داشتند که حضرت ابراهیم روی صندلی بین بهشت و جهنم می نشیند و همه بنی اسرائیل را می بخشد و آنها را به بهشت می فرستد مسیحیان هم می گویند حضرت مسیح قربانی خود را داد، تا گناهان ما بخشیده شود، بخشش ما قطعی است زیرا خود عیسی مسیح برای گناهان ما قربان شده است. شیعیان هم تقریبا همین فکر را دارند که امام حسین (ع) خودش را فدا کرد، شما فقط برای امام حسین (ع) گریه کنید که آمرزیده می شوید.
معیار بخشش، ایمان و عمل صالح
همه برای بخشش نسخه خود را توضیح می دهند، اما خداوند این فکر را باطل کرد و فرمود که چه یهودی باشند، چه مسیحی، چه صابئین، چه مسلمان، چه شیعه، چه سنی، هر چه که باشند، برای بخشش فقط یک نسخه وجود دارد و آن ایمان و عمل صالح است. هیچ معیاری جز ایمان و عمل وجود ندارد، نه بر حسب نسل، نه بر اساس نسب، نه بر اساس حزب، نه با هیچ چیز دیگری. ایمان و عمل هر دو شرط است، نه ایمان به تنهایی کافی است و نه عمل صالح به تنهایی. وگرنه ایمان و اعتقاد یهودیان این بوده و هست که آنها فرزندان خدا هستند و بهشت فقط برای آنها آفریده شده است. در مورد این روند از آنها سوال نخواهد شد. مانند اینجا، اگر پسر نخست وزیر، پسر یک وزیر ارشد یا پسر یک ژنرال نظامی باشد، اجازه دارد بدون کارت شناسایی وارد هر کجا بخواهد بشود، اما حتی با ارائه ده ها مدرک به مردم عادی اجازه ورود نمی دهند. یهودیان نیز همین نظر را دارند که با خدا رابطه دارند، بهشت را خداوند برای آنها آفریده است و بقیه مردم بردگان آنها هستند.
به همین دلیل یهودیان پیامبر اسلام را به پیامبری نپذیرفتند. شما می دانید که وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مکه به مدینه هجرت کرد، یهودیان قبلاً آنجا بودند. این یهودیان بومی مدینه نبودند بلکه از فلسطین به مدینه مهاجرت کرده بودند زیرا در کتابهایشان نوشته شده بود که آخرین پیامبر به این منطقه خواهد آمد. و این همان شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنجا هجرت کرد، یهودیانی که از فلسطین و سایر نواحی به مدینه آمده بودند، همه نشانه های نبوت را در آن حضرت دیدند، اما فقط برای همین نپذیرفند که محمد از نسل یهودیان نیست ، از نسل اسحاق (علیه السلام) نبود، بلکه از نسل اسماعیل (علیه السلام) بود و مسلمان نشدند. لذا به صرف یهودی نبودن او نه به او ایمان آوردند و نه قرآن را پذیرفتند.
پس نه خویشاوندی یهودیان با خدا آنها را از عذاب جهنم نجات می دهد و نه قربانی عیسی (ع) برای مسیحیان و نه رحمت رسول خدا برای مسلمانان اگر ایمان و عمل صالح نباشد. همه اینها معیارهای خود ساختگی است اما معیار واقعی آن چیزی است که قرآن بیان کرده است.
خداوند برای رفع این سوء تفاهم، این آیه را نازل کرد که هر کس از چه نژاد و رنگ و مذهب باشد، تنها یک معیار برای بخشش نزد خداوند وجود دارد و آن ایمان و عمل صالح است. غیر از ایمان و عمل صالح، هزاران مراسم انجام دهید، ارتباط خود را با هرکسی وصل کنید فرقی نخواهد کرد.
هیچ عملی بدون ایمان پذیرفته نمی شود
حال اگر کسی بپرسد که خیلی ها هستند که مسلمان نیستند اما کارهای خیر زیادی برای رفاه عمومی انجام داده اند، خدمات زیادی برای بندگان خدا کرده اند، اینها چگونه بخشیده می شوند؟ معیار همه یکسان است، فلانی بیمارستان ساخت، یکی مسجد ساخت، یکی جاده ساخت، یکی ماشین ساخت، یکی دانشگاه ساخت، همه این کارهای خیر در آخرت ثواب دارد. اما اینها فقط یک چیز است، یعنی عمل صالح است، اما ایمان نیست. ملاک مغفرت در آخرت ایمان و عمل صالح است.
ایمان و عمل صالح نیز باید از آن ما باشد، اینطور نیست که آن مرحوم بدون ایمان و عمل صالح مرده باشد. ایمان هیچ کس نمی تواند برای دیگری مفید باشد و عمل کسی نیز نمی تواند مفید باشد. ایمان و عمل چیزهایی نیستند که باید تقسیم یا توزیع شوند، چیزهایی نیستند که به کسی منتقل شوند، ایمان و عمل چیزهایی نیستند که باید بخشش شوند. نه ایمان پدرم برای من مفید خواهد بود و نه ایمان من برای پدرم. همین طور عمل پدرم نمی تواند برای من مفید باشد و عمل من نمی تواند برای پدرم مفید باشد. ایمان و عمل صالح هر فرد برای خودش مفید خواهد بود. و اگر این دو چیز نباشد، انسان در زیان شدیدی است. وَٱلۡعَصۡرِ إِنَّ ٱلۡإِنسَٰنَ لَفِي خُسۡرٍ إِلَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّـٰلِحَٰتِ. سوگند به عصر كه به تحقيق انسان همواره در زيان است مگر كسانى كه ايمان آوردند و كار هاى شايسته كردند.
ایمان و عمل صالح بر حسب فرمان خدا باشد
نكته آخر اينكه ايمان و عمل صالح هم باید برحسب فرمان خداوند باشد، بر اساس معيار خداوند باشد نه ايمان به اراده خود و عمل به خواست خود. اگر به چیزهایی که خداوند به آنها امر فرموده ایمان داشته باشی پسندیده است و اگر برحسب حکم خداوند عمل شود عمل صالح است. و در برابر این عمل، پروردگار متعال ثواب و رحمت خود را می دهد و در بهشت جایگاهی عطا می کند.
برای این عقیده و عمل زمان معینی وجود دارد که اگر در آن زمان معین عمل کنید، بخشیده می شوید و آن زمان تا قبل مرگ است. ایمان و عمل صالح قبل از مرگ لازم است. فرعون وقتی مرگ را به چشم دید، اقرار به ایمان کرد، اما خداوند ایمان او را نپذیرفت.
ایمان و عمل صالح در دوران جوانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است اما وقتی سن رسیده شود و سالمندی پیر شود و نیرویی برای انجام عمل صالح در بدن باقی نماند، در چنین زمانی اگر انسان بخواهد کاری بکند نمی تواند کارهای خوب انجام دهد پس وقتی دنیا تمام شد و مرگ فرا رسید، دوران ایمان هم تمام شد، دوران عمل صالح هم تمام شد. بعد از آن هیچ کس نمی تواند برای شما چیزی از دنیا به آخرت بفرستد و به شما کمکی کند.
دو راه برای فرستادن ثواب در آخرت
بله، دو راه وجود دارد. یک راهی که اعمال دنیا می تواند در آخرت برای شما مفید باشد این است که کاری کردی که با مرگت تمام نشد و در دنیا ماند، مثل ساختن مسجد، ساختن بیمارستان، ساختن حوزه علمیه، یا کندن چاه، کاشتن یک درخت، ساختن خیابان، تربیت فرزندان صالح و غیره. اینها کارهایی است که با مرگ ختم نمی شود و تا زمانی که باقی بمانند، پاداش آنها را خواهید داشت.
راه دیگر دعا است. یعنی برای آن مرده ای که زنده است دعا کنید این وعده خداوند است که وقتی مؤمنان با هم برای یک مرده مومن طلب مغفرت کنند، خداوند متعال آن مرحوم را می بخشد.
امیرالمومنین علی (علیه السلام) می فرماید: خداوند متعال دو راه دارد که امت را ببخشد، یکی رسول خدا و دیگری استغفار. راه اول با رفتن رسول خدا به روی امت بسته شد، اما راه دوم تا روز قیامت برای همه باز است. پس برای زنده ها و برای مردگان دعا و طلب مغفرت کنید.
بهترین راه قبولی دعا این است که انسان در اول و آخر دعا بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد. اگر دعا را در پاکت صلوات بپیچید و برای خدا بفرستید، قطعاً خداوند آن را می پذیرد. ما این مجالس ترحیم را برای درگذشتگان خود ترتیب می دهیم تا خداوند متعال به برکت ذکر محمد و آل محمد دعاهای مغفرت ما را مستجاب کند.
و بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام الله علیها می فرماید وقتی دعا می کنید اول برای دیگران دعا کنید بعد برای خود دعا کنید زیرا ممکن است دعای ما برای خودمان پذیرفته شود ولی کسانی که برای دیگران دعا می کنند قطعاً قبول می شوند.
پس خلاصه کلام این است که انسان باید قبل از مرگ، نصاب ایمان و عمل صالح خود را تکمیل کند. اگر باقیات الصالحات در دنیا گذاشته است که ثواب آن به او می رسد، و بعد از آن ما می توانیم بحق محمد و آل محمد، از خداوند دعا کنیم تا خداوند سبحان او را ببخشد. اما اگر نصاب خودش کامل نباشد، هیچ کس دیگری نمی تواند کاری برای آن انجام دهد.